عبد اللَّه بن مسعود از پیامبر خدا (ص) نقل مى کند که فرمود:
چهار چیز در هر کس باشد منافق است
و اگر یکى از آنها باشد، خصلتى از نفاق در وجود اوست
تا وقتى که آن را از خود دور کند:
کسى که وقتى سخن مى گوید دروغ مى گوید
و چون وعده مى دهد تخلف مى کند
و چون پیمان و عهد مى بندد، مى شکند
و چون با کسى دشمنى مى کند، به گناه مى افتد.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 371
فرات بن احنف نقل مى کند که از امام صادق (ع) در باره تره پرسیده شد، فرمود:
آن را بخور که در آن چهار خصلت است:
دهان را خوشبو
و بادها را دفع
و بواسیر را قطع مى کند
و آن براى کسى که مداومت کند امان از جذام است.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 363
هشام بن سالم از کسى و او از امام باقر (ع) نقل مى کند که فرمود:
خداوند پیامبران را در زمین پادشاهان، قرار نداد
مگر چهار نفر را که پس از نوح آمدند:
ذو القرنین که نام او عیّاش بود و داود و سلیمان و یوسف.
عیّاش میان شرق و مغرب پادشاهى کرد
و داود میان شامات تا بلاد استخر پادشاهى کرد،
پادشاهى سلیمان هم در همان منطقه بود،
و یوسف در مصر و صحراهاى آن پادشاهى کرد و از آن فراتر نرفت.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 361
صالح روایت مى کند که امام فرمود:
چهار چیز است که کم آن زیاد است:
آتش که کم آن زیاد است
و خواب که کم آن زیاد است
و بیمارى که کم آن زیاد است،
و دشمنى که کم آن زیاد است.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 347
اصبغ بن نباته از امیر المؤمنین (ع) نقل مى کند که فرمود:
خداوند به موسى (ع) فرمود:
اى موسى! وصیت مرا به چهار چیز در باره خود حفظ کن:
اول اینکه مادامى که گناهان خود را آمرزیده ندیدى به عیبجویى از دیگران مشغول مباش،
دوم اینکه مادامى که خزانه هاى مرا پایان یافته ندیدى غم روزى مخور،
سوم اینکه مادامى که پادشاهى مرا زوال یافته ندیدى به کسى جز من امیدوار مباش،
چهارم اینکه مادامى که شیطان را مرده نیافتى از مکر او ایمن مباش.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 317
حریز بن عبد اللَّه از امام صادق (ع) نقل مى کند که فرمود:
مردم در موضوع قدر سه دسته اند:
کسى که گمان مى کند که خداوند مردم را بر گناهان مجبور کرده، چنین کسى خدا را در حاکمیتش ظلم کرده و کافر است،
و کسى که گمان مى کند که کار به مردم واگذار شده، چنین کسى سلطنت خدا را سست کرده و او نیز کافر است،
و کسى که مى گوید:
خداوند بندگانش را به آنچه طاقت دارند تکلیف کرده، به آنچه طاقت ندارند تکلیف نکرده است، هر گاه کار خوبى کند خدا را ستایش مى کند و هر گاه کار بدى مى کند از خدا آمرزش مى طلبد،
چنین کسى مسلمان درستى است،
و توفیق دهنده خداست.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 283
عبد اللَّه بن عمر از پیامبر خدا (ص) نقل مى کند که فرمود:
از بخل بپرهیزید که همانا کسانى که پیش از شما هلاک شدند از بخل هلاک شدند،
بخل آنان را وادار به دروغ کرد و آنها دروغ گفتند
و آنان را وادار به ظلم کرد و آنان ظلم کردند
و آنان را وادار به قطع رحم کرد و آنان قطع رحم کردند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 261
اسماعیل بن کثیر از امام صادق (ع) نقل مى کند که فرمود:
دزدان سه طایفه اند:
آنها که زکات نمى دهند
و آنها که مهریه هاى زنان را بر خود حلال مى دانند
و همچنین آنها که قرض مى گیرند و در این صدد نیستند که آن را باز پرداخت کنند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 231
حنّان بن سدیر مى گوید:
با امام صادق (ع) بر سر سفره اى بودم که یک دانه ترب به من داد و به من فرمود:
اى حنّان، ترب را بخور که در آن سه خاصیت وجود دارد:
برگ آن، بادها را مى برد
و مغز آن ادرار آور است
و ریشه آن بلغم را قطع مى کند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 219
امام باقر (ع) فرمود:
قاریان قرآن سه دسته اند:
کسى که قرآن مى خواند و آن را سرمایه قرار مى دهد و با آن از پادشاهان پول مى گیرد و به مردم فخر مى فروشد،
و مردى که قرآن مى خواند و حروف آن را حفظ مى کند ولى حدود احکام آن را ضایع مى کند،
و مردى که قرآن مى خواند و دواى قرآن را بر بیمارى دلش مى گذارد و شب را با آن بیدار مى ماند و روز را (به خاطر روزه دارى) تشنه مى ماند و در مساجد با آن مشغول است و به وسیله آن از بستر خود دور مى شود، خداوند عزیز و جبّار به وسیله آنان از آسمان باران نازل مى کند،
به خدا سوگند این قاریان قرآن از یاقوت سرخ کم ترند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 217