سفارش تبلیغ
صبا ویژن


1-... حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام...فرمودند:
 خداوند عزّ و جلّ موجودى را مبغوض ‏تر از احمق نیافریده
زیرا محبوب‏ ترین اشیاء که عقل باشد را از او گرفته است.

2-...از حضرت رضا علیه السّلام شنیدم که فرمود:
دوست هر کس عقلش بوده و دشمنش جهلش مى ‏باشد.

 علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 355






تاریخ : سه شنبه 93/7/1 | 6:47 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

امام رضا علیه السلام فرمود:

«دوست هر مردى عقل اوست و دشمن او جهلش.»
ابو هاشم جعفرى روایت کرده است که نزد حضرت رضا علیه السلام بودیم و راجع به عقل و ادب مذاکره مى‏ کردیم،

پس حضرت فرمود:

«اى ابا هاشم، عقل موهبت خداست و ادب با رنج و سختى به دست آید، پس کسى که در کسب ادب زحمت کشد آن را به دست آورد و کسى که در کسب عقل رنج برد بر نادانى خویش بیفزاید.»

پژوهشى دقیق در زندگانى امام رضا علیه السلام ،ج‏2،ص:118






تاریخ : یکشنبه 93/6/16 | 5:49 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

امیر المؤمنین - علیه السلام - می فرماید:

«معرفه النفس انفع المعارف»[1]


خودشناسی سودمندترین دانشهاست.

همچنین می فرماید:

«غایه المعرفه ان یعرف المرء نفسه»[2]

نهایت معرفت آن است که انسان خود را بشناسد.

و باز می فرماید: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفه النفس»[3]

کسی که به شناخت خود دست یابد

به بزرگترین رستگاری و پیروزی رسیده است.

آن حضرت در جایی دیگر می فرماید:

«افضل الحکمه معرفه الانسان نفسه»[4]


بزرگترین حکمت آن است که انسان خود را بشناسد.

نقطه مقابلِ خودشناسی، خود ناشناسی است که به عقیده امیر المؤمنین - علیه السلام - بالاترین و بزرگترین جهل است. چنانکه می فرماید: «اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه»[5]

بزرگ‏ترین نادانی خود ناشناسی انسان است.

و همچنین می فرماید: «کفی بالمرء جهلاً ان یجهل نفسه»[6]

در جهل انسان همین بس که خود را نشناسد.

[1] . شرح غررالحکم و دررالحکم (خوانساری)، ج‏6، ص‏148.

[2] . همان، ج‏4، ص‏272.

[3] . همان، ج‏6، ص 172.

[4] . همان، ج‏2، ص‏419.

[5] . همان، ج‏2، ص 387.

[6] . همان، ج‏4، ص 575.






تاریخ : دوشنبه 93/4/2 | 5:56 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

ضعفِ ایمان

« سیّد مرتضی علم الهدی» یکی از دانشمندان و علمایِ بزرگ شیعه بود او در شهرِ « کاظمین» مجلسِ درس و بحثی داشت که عدّه ی زیادی در آن کلاس شرکت می کردند و بهره می بُردند.

یکی از شاگردانِ وی در « بغداد» زندگی می کرد و برایِ شرکت در کلاسِ درس مجبور بود از رودِ « دجله» عبور کند و چون پلِ ثابت در آن نزدیکی قرار نداشت، مجبور بود از پلِ موقّت عبور کند.

پلِ موقّت را صبح ها روی رودخانه می بستند و عصرها باز می کردند.

بعضی از روزها، وقتی مردِ بغدادی به نزدیکِ رودخانه می رسید، هنوز پل بسته نشده بود و او مجبور می شد، مدّتی صبر کند تا پل را ببندند و وی از روی آن رَد شود.

روزی، مرد بغدادی نزدِ استادش « سیّدِ مرتضی» رفت و شکایت کرد که نمی تواند سر موقع در کلاس حاضر شود، سیّد دلش به حالِ او سوخت.

کاغذی برداشت و چیزی در آن نوشت.

سپس آن را تا کرد و به شاگردش داد و فرمود:« از فردا صبح، پا بر رودخانه بگذار، از روی آب رد شو و خود را به کلاس برسان»

مرد بغدادی طبقِ دستور سیّد عمل کرد و با اعتقاد به دستور استاد، از آب رد شد و در آن طرف رودخانه، متوجّه شد که حتّی پایش هم خیس نشده است.

چند روز به همین ترتیب گذشت.

یک روز به خود گفت« باید ببینم سیّد در این ورقه چه نوشته است.»

نامه را باز کرد، روی آن جمله ی مبارکه ی « بسم الله الرّحمن الرّحیم» نوشته شده بود.

آن گاه از رویِ جهل گفت:

« عجب! این همان بسم الله خودمان است که هر روز چند بار تکرار می کنیم؟»

پس از آن، وقتی پایش را روی آب گذاشت، پایش در آب فرو رفت و نزدیک بود غرق شود. به ناچار کناری ایستاد تا پل را نصب کردند و سپس از روی پل رد شد.

وقتی به کلاس رسید، ساعتی از درسِ استاد گذشته بود.

استاد پرسید:« چرا دیر آمدی؟»

مردِ بغدادی جریان را تعریف کرد.

سیّد فرمود:

« چون اهمّیّت بسم الله نزدِ تو کم شد و با حقارت به اسمِ اعظِم پروردگار نگریستی، اثرش را از دست داد.» برکاتِ اسم پروردگارِ زیاد است.

این ضعفِ ایمان و معرفتِ ماست که نمی گذارد از آن ها بهره ببریم.

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت






تاریخ : دوشنبه 93/1/25 | 6:5 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

مردى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله آمد و عرض کرد یا رسول اللَّه اگر جنازه حاضر باشد و عالمى هم مجلس داشته باشد کدام یک از آنها در نزد شما محبوب است تا من آن را انجام دهم؟ رسول اکرم فرمود: اگر کسى جنازه را حمل کند و دفن نماید حضور در مجلس علم بهتر و أفضل است.

اگر در مجلس عالمى حضور پیدا کنى بهتر است از اینکه هزارجنازه‏ را تشییع کنى و هزار مریض را عیادت نمائى و هزار شب را نماز بخوانى و هزار روز را روزه بدارى و هزار درهم را صدقه بدهى و هزار حج مستحبى انجام دهى هزار بار مستحبى در راه خداوند جنگ کنى و مال و جانت را فدا کنى هیچ یک از این‏ها ثواب حضور در مجلس علم‏ را ندارد.

زیرا با علم و دانش مى‏ توان خدا را بدرستى عبادت کرد و صفات کمال و جمال او را شناخت و از او اطاعت نمود بوسیله علم خیر دنیا و آخرت را بدست آورد و از شرها و بدیها دورى کرد. و اگر علم نباشد جهل انسان را به هر طرف مى‏ کشاند.

مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى ص126







تاریخ : جمعه 92/9/29 | 8:26 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
صفحه اصلی |        
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.