سفارش تبلیغ
صبا ویژن


حسین علیه السلام در آخر ماه رجب که اوایل حکومت یزید بود برای امتناع از بیعت از مدینه خارج شد و چون مکّه را حرم امن آلهی می داند و در آنجا امنیت بیشتری وجود دارد و مردم مسلمان ، احترام بیشتری برای آنجا قائل هستند و دستگاه حکومت هم مجبور است نسبت به مکّه احترام بهتری می داند بلکه برای اینکه مکّه را مرکز اجتماع بیشتری می یابد.

زیرا: در ماه رجب و شعبان که ایام عمره است مردم از اطراف و اکناف به می ایند و بهتر می توان مردم را ارشاد کرد و آگاهی داد. بعد هم موسم حجّ فرا میرسد که فرصت مناسبتری برای تبلیغ است .

بعد از حدود دو ماه توقف در مکّه نامه های مردم کوفه می رسد.

ادامه مطلب...




تاریخ : چهارشنبه 93/7/30 | 10:35 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()


زرارة بن أوفى مى‏ گوید:

بر امام سجاد (ع) وارد شدم، فرمود:

اى زراره! مردم در زمان ما شش طبقه‏ اند:

شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند.

امّا شیر،

همان پادشاهان دنیا هستند که هر کدام از آنها دوست دارند که غلبه کنند و مغلوب نشوند،

و اما گرگ،

بازرگانان شما هستندکه چون چیزى را مى‏ خرند از آن بد مى‏ گویند و چون چیزى مى ‏فروشند از آن تعریف مى‏ کنند،

و اما روباه،

همان کسانى هستند که از طریق دین‏ هایشان روزى مى‏ خورند و آنچه در زبان آنان است در دل‏هایشان نیست،

و اما سگ

(کسى است که) با زبانش به مردم پارس مى‏ کند و مردم از شرّ او، او را احترام مى‏ گذارند،

و اما خوک،

نامردانى هستند که به هیچ کار زشتى دعوت نمى ‏شوند مگر اینکه اجابت مى‏ کنند،

و اما گوسفند،

مؤمنانى هستند که موهاى آنان کنده مى‏ شود و گوشت‏ هایشان خورده مى‏ شود و استخوان ‏هایشان شکسته مى ‏شود،

گوسفند در میان شیر و گرگ و روباه و خوک چکار کند؟

الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏1، ص: 494







تاریخ : یکشنبه 93/6/9 | 12:38 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

مرحوم میرزای نوری در سامرا دستور فرموده بود برای دو شب پنجشنبه و جمعه صد نفر از طلاب را دعوت کنند،

ولی اشتباها همه‌ی صد نفر را برای یک شب دعوت کرده بودند،
و غذا به اندازه‌ی پنجاه نفر تدارک دیده بودند،
لذا به خانه‌ی مرحوم آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی رفتند و ایشان را از ماجرا باخبر نمودند.
ایشان فرموده بودند: سر دیگ غذا را برندارید، تا من بیایم.
قبل از کشیدن غذا، ایشان حاضر شد، پارچه‌ی آب نخورده‌ای را مطالبه نمود و روی دیگ گذاشت
و سه مرتبه دست را روی آن به طرف چپ و راست حرکت داد
و گفت: "عَلیٌ خَیرُ البَشَر، وَ مَن اَبی فَقَد کَفَر"(1) "
علی بهترین انسان است، هر کس این را نپذیرد، قطعا کافر است"
سپس غذای داخل دیگ را کشید و به همه‌ی صد نفر رسید!
1. مناقب امیرالمؤمنین، نوشته‌ی محمد بن سلیمان کوفی، ج2، ص523 و 524، بحارالانوار، ج26، ص306؛ ج38، ص6-14و...
(همان، ج2، ص126)






تاریخ : چهارشنبه 93/1/27 | 11:57 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

از اهل مدینه ، پیامبر صلى اللّه علیه و آله و پنج نفر از اصحاب او را به غذائى که آماده کرده بودند دعوت نمودند.

حضرت دعوت آنها را پذیرفت اما وقتى به منزل میزبان مى رفتند در بین راه یک نفر دیگر که دعوت نشده بود به آنها گروید.

وقتى به منزل نزدیک شدند پیامبر صلى اللّه علیه و آله به او گفت : آنها تو را دعوت نکرده اند همین جا بنشین تا من با آنها صحبت کنم و همراهى تو را، با آنها در میان گذارم و اجازه ورودت را بگیرم .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى






تاریخ : دوشنبه 92/11/7 | 7:16 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
صفحه اصلی |        
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.