...علایم غیرحتمى ...یک روایت، از امام صادق (ع) ...
در این روایت چنان روى علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویى این پیشگویى،
مربوط به 13 یا 14 قرن پیش نیست،
بلکه مربوط به همین قرن است؛
و امروز که بسیارى از آنها را با چشم خود مىبینیم قبول مى کنیم که براستى معجزه آساست.
امام صادق (ع) به یکى از یاران خود فرمود:
1- هرگاه دیدى که: حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.
2- و دیدى که: ظلم و ستم فراگیر شده است.
3- و دیدى که: قرآن فرسوده و بدعتهایى از روى هوا و هوس، در مفاهیم آن آمده است.
4- و دیدى که: دین خدا (عملا) توخالى شده، همانند ظرفى که آن را واژگون سازند!
5- و دیدى که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشى گرفته اند.
دروغ گفتن
... از جمله گناهان کبیره، بلکه قبیح ترین گناهان و خبیث ترین آنها است.
صفتى است که:
آدمى را در دیده ها خوار، و در نظرها بى وقع و بى اعتبار مى سازد.
و سرمایه خجالت و انفعال، و باعث دل شکستگى و ملال.
سبب و اساس ریختن آبرو در نزد خلق خدا، و باعث سیاه روئى دنیا و عقبى است.
و آیات در مذمت این صفت بسیار، و اخباردر نکوهش آن بى شمار است.
خداوند کریم مى فرماید:
«انما یفترى الکذب الذین لا یؤمنون »
یعنى: «این است وجز این نیست که:
به دروغ، افترا مى بندند کسانى که ایمان به خدا ندارند» . (1)
حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمود که:
«هرگاه مؤمنى بدون عذر شرعى،دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته بر او لعنت مى کنند.
و از دل او تعفن و گندى بلندمى شود و مى رود تا به عرش مى رسد.
و خداى - تعالى - به سبب آن دروغ، گناه هفتاد زنا بر او مى نویسد،
که آسان ترین آنها زنائى باشد که با مادر خود کرده باشد» . (2)
و از آن سرور پرسیدند که: «مؤمن، جبان است؟
فرمودند: بلى.عرض کردند: بخیل است؟
فرمود: بلى.عرض شد که:
دروغگو است؟
فرمود: نه » . (3)
و فرمود که:
«دروغ، روزى آدمى را کم مى کند» . (4)
و نیز از آن بزرگوار مروى است که:
«واى بر آن کسى که سخن گوید به دروغ،
تاحاضران را بخنداند.
واى بر او واى بر او واى بر او» . (5)
و فرمود:
«گویا مردى به نزد من آمد
و گفت: برخیز.
برخاستم با او روانه شدم تارسیدم به دو نفر،
یکى نشسته بود و دیگرى ایستاده،
در دست او قلابى از آهن بود
آن را فرو مى برد به یک طرف سر او و مى کشید تا به شانه او مى رسید،
بعد از آن بیرون مى آورد به طرفى دیگر فرو مى برد.
من گفتم این چه عمل است؟
گفت:
این مرد نشسته مردى است دروغگو،
که به این نحو در قبر، عذاب مى شود تا روز قیامت » . (6)
و فرمود: «شما را خبر دهم به بزرگترین گناهان کبیره،
و آن شرک به خدا، و عقوق والدین، و کذب است » . (7)
و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمود که:
«بنده اى مزه ایمان را نمى یابد تادروغ را ترک کند،
خواه دروغ از روى شوخى و هزل باشد یا از جد» . (8)
و حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - فرمود که:
«خداى - تعالى - از براى بدى،قفلها قرار داده است،
کلید این قفلها شراب است، و دروغ بدتر است از شراب » . (9)
و فرمود که:
«دروغ، خراب کننده بناى ایمان است » . (10)
و از حضرت امام حسن عسکرى - علیه السلام - مروى است که:
«جمیع اعمال خبیثه در خانه اى است و کلید آن خانه دروغ است » . (11)
و مخفى نماند که:
بدترین انواع دروغ،
دروغ بر خدا و رسول و ائمه - علیهم السلام - است،
یعنى: کسى مساله اى گوید که:
مطابق با واقع نباشد، یا حدیثى دروغ نقل کند و امثال اینها.
و همین قدر در مذمت دروغ بر ایشان کافى است که:
«روزه را باطل مى کند» . (12)
و باعث وجوب قضا و کفاره مى شود
بنابر اقوى، همچنان که در کتب فقهیه مسطوراست.
پاورقی ها:
1. نحل، (سوره 16)، آیه 105.
2. جامع السعادات، ج 2، ص 322.
3. بحار الانوار، ج 72، ص 262، ح 40.
4. کنز العمال، ج 3، ص 623، خ 8220
5. بحار الانوار، ج 72، ص 235، در بیان ح 2.و کنز العمال، ج 3، ص 621، خ 8215.
6. محجة البیضاء، ج 5، ص 241.و احیاء العلوم، ج 3، ص 117.
7. محجة البیضاء، ج 5، ص 242.و احیاء العلوم، ج 3، ص 118.
8. کافى، ج 2، ص 340، ح 11.
9. کافى، ج 2، ص 338، ح 3.
10. کافى، ج 2، ص 339، ح 4.
11. بحار الانوار، ج 72، ص 263، ذیل ح 46.
12. کافى، ج 2، ص 340، ح 9.
معراج السعاده
یکی از تعبیرهای رایج عددی، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است.
یک نمونه آن که سنّ رسول خدا (ص) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است.
گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است.
گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیدهاند.
از ابن عباس گویا به نقل از پیامبر (ص)) نقل شده که
اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد.
در نقلی آمده است که،
مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود.
پس از آن در پی آخرت خواهند رفت.
(مجموعه ورام، ص 35)
در قرآن آمده است
«میقات» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصلشده است.
در نقل است که،
حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا در حال سجده بود.
(مستدرک وسائل ج 9، ص 329)
در باره بنی اسرائیل هم آمده که
برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می کردند.
(مستدرک ج 5،ص 239)
در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد،
خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می آموزد
و حکمت را در قلب و زبانش جاری میکند.
بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد.
چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط، از همین بابت بوده است.
علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار
در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است،
به تفصیل سخن گفته است.
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده،
سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است.
در این نقلها آمده است که
اگر کسی از امّت من،
چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد،
خداوند در روز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد.
در نقل دیگری آمده است که امیرمؤمنان (ع) فرمودند:
اگر چهل مرد با من بیعت میکردند،
در برابر دشمنانم میایستادم.
(الاحتجاج، ص84 )
...
درباره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل روز عَلَقه میشود.
همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است،
گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شدهاست.
در روایت است که کسی که
شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول نمیشود.
و نیز در روایت است که
کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش تند میشود.
نیز در روایت است که
کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی میکند.
نیز رسول خدا(ص) فرمود:
کسی که لقمه حرامیبخورد،
تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود.
(مستدرک وسائل، ج 5، ص 217)
به نقل از: http://www.emamhossein.com/index.php?option=com_content&view=article&id=264&Itemid=180
جابر جعفر از امام باقر (ع) نقل مى کند که فرمود:
پیامبر خدا (ص) در باره مشروب ده نفر را لعنت کرد:
کسى که درخت آن را بکارد
و کسى که از آن نگهبانى کند
و کسى که آن را بفشارد
و کسى که آن را بخورد
و کسى که آن را بریزد
و کسى که آن را حمل کند
و کسى که به سوى او حمل شود
و فروشنده
و مشترى
و خورنده قیمت آن.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج2، ص: 169
ابو امامه از پیامبر خدا (ص) نقل مى کند که فرمود:
چهار نفرند که خداوند روز قیامت به آنان نگاه نمى کند:
عاق والدین
و کسى که منت مى گذارد
و کسى که قضا و قدر الهى را دروغ مى پندارد
و کسى که به خوردن شراب مداومت مى کند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 295
«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی " تاریکی" معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که "نور" آسمانها و زمین است، دور مىسازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مىگردد.
تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
اقسام گناه:
شیخ کلینى از ابو بصیر روایت کرده که گفت: داخل شد «امّ خالد معبدیّه» بر حضرت صادق علیه السّلام و من در خدمت آن حضرت بودم، عرض کرد فداى تو شوم همانا مرا فرو مى گیرد قرقره و صداها در شکم، و معالجه کردند طبیب هاى عراق مرا به آشامیدن «نبیذ» که یک قسم از شراب است با قاووت، و من از خوردن آن توقّف کردم و دانستم کراهت شما را از آن، پس دوست داشتم که از خود شما سؤال کنم از بابت آن.
آن حضرت فرمود: چه مانع شد تو را از خوردن آن؟
گفت: من در دین خود قلاده «آنچه بر گردن آویزان کنند، گلوبند.» طاعت تو را به گردن افکنده ام تا روز قیامت بگویم:جعفر بن محمّد علیه السّلام مرا امر کرد و مرا نهى کرد.
حضرت رو کرد به ابى بصیر و فرمود: اى ابا محمّد! آیا گوش نمى دهى به حرف این زن و مسائل او؟
پس فرمود به آن زن: نه به خدا اذن نمى دهم تو را در خوردن یک قطره از آن، همانا پشیمان خواهى شد از خوردن آن، وقتى که برسد جانت به اینجا و اشاره کرد به حنجره اش و سه دفعه فرمود این را، پس فرمود: آیا فهمیدى چه گفتم؟
ماخذ: منازل الآخره، ص: 28
نقل است که: «فضیل بن عیاض»- که یکى از رجال طریقت است- شاگردى داشت که اعلم شاگردان او محسوب مى شده، وقتى ناخوش شد، هنگام احتضار، فضیل به بالین او آمد و نزد سر او نشست و شروع کرد به خواندن (سوره)یس.
آن شاگرد محتضر گفت: مخوان این سوره را اى استاد!
پس فضیل ساکت شد و به او گفت: بگو «لا اله الّا اللّه».
گفت: نمى گویم آن را به جهت آنکه (العیاذ باللّه) من بیزارم از آن!
پس به این حال مرد. فضیل از مشاهده این حال بسى درهم شد، و به منزل خود رفت و بیرون نیامد؛ پس او را در خواب دید که به سوى جهنّم مى کشند.
فضیل از او پرسید که تو اعلم شاگردان من بودى، چه شد که خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مردى؟!
گفت: براى سه چیز که در من بود؛
اوّل: نمّامى و سخن چینى کردن،
دوم: حسد بردن،
سوم: آنکه من علّتى داشتم و به طبیبى عرضه کرده بودم، او به من گفته بود که در هرسال یک قدح شراب بخور که اگر نخورى، این علّت در تو باقى خواهد ماند،
پس من بر حسب قول آن طبیب شراب مى خوردم،
به این سه چیز که در من بود، عاقبت من بد شد و به آن حال مردم.
ماخذ: منازل الآخره، ص: 27
منصور دوانیقی دومین خلیفه عباسی ، از جنایتکاران بزرگ تاریخ است ، وی نسبت به امام صادق (ع) اهانتها و جسارتها کرد، از جمله آن حضرت را به اجبار، مدتی به حیره آورد (این شهر نزدیک کوفه بود).
هارون بن جهم می گوید: در حیره بودیم ، یکی از صاحب منصبان لشکر منصور، جمعی را به خانه خود دعوت کرد، از جمله امام صادق (ع) را نیز به آن مجلس فرا خواند.
وقتی که سفره را پهن کرده و غذا را آوردند، یکی از مهمانان آب خواست ، برای او بجای آب ، قدحی از شراب آوردند، امام صادق (ع) تا متوجه این موضوع شد، بی درنگ برخاست و فرمود: پیامبر خدا (ص) فرموده : ملعون است کسی که کنار سفره ای که در آن شراب هست بنشیند در آنجا ننشست و رفت.
داستان دوستان/محمد محمدی اشتهاردی
به نقل از پایگاه اندیشه قم
اواخر آن شب زمستانى، مسافران در ایستگاه اتوبوس به انتظار ماشین ایستاده بودند. مردى تنومند با چهرهاى غیر عادى، به همراه طفل شش سالهاش در کنار دیگر مسافران منتظر آمدن اتوبوس بود. حالت سرگیجه و تهوع، آن طفل بى چاره را راحت نمی گذاشت. تااینکه حال آن طفل معصوم بدتر شد و در کنار خیابان استفراغ کرد. همه فکر مى کردند غذایى آلوده کودک را مسموم کرده است.
کنجکاوى، یکى از مسافران را واداشت از پدر طفل بپرسد فرزندش چه مرضى دارد.
آن مرد پس از کمى سکوت با صداى درشتى گفت: فرزندم مریض نیست. امشب او را به مجلس عیش و نوش یکى از دوستانم بردم و على رغم میل کودک، به او شراب خوراندم!
گفتار فلسفی(کودک) ج2،ص52-
به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مولف:مرتضی بذر افشان