سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وجود مقدّسش (امام على علیه السلام) به بازار آمد، در حالى که ریاست جامعه اسلامى در کف با کفایت او بود.
پیراهنى را براى پوشیدن به سه درهم و نیم خرید، در همان بازار پوشید، آستینش بلند بود،
به خیاط فرمود: این آستین را همان طور که به دست من است با قیچى کوتاه کن، خیاط هر دو آستین را با قیچى برید، سپس به حضرت عرضه داشت:

از تن بیرون کنید تا سر آستین‏ها را بدوزم،
فرمود: احتیاج نیست، سپس به حرکت آمد
و در حال حرکت دوبار به خود خطاب کرد: یا على همین پیراهن با این وضع براى تو کافى است!!
روزى از خانه درآمد، پیراهن وصله‏ دارى به تن داشت، به آن حضرت ایراد گرفتند،

در پاسخ انتقادکنندگان فرمود:

پوششى است که به قلب خشوع مى‏ دهد و مؤمن را با دیدن امامش در پوشیدن چنین لباسى راحت مى ‏نماید.
عرفان اسلامى تفسیرمصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج‏11، ص: 288






تاریخ : دوشنبه 93/2/22 | 2:28 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

بامداد روزی، پیامبر (ص) از یکی از اصحابش به نام « زید» پرسید: چگونه صبح کرد؟

( کَیْفَ اَصْبَحْتَ و در بعضی از تواریخ، این گفتگو به حارثة بن سراقه نسبت داده شده است.)

زید در پاسخ گفت:« صبح کردم در حالی که بنده ای مؤمن هستم.»

پیامبر (ص) به او فرمود:« اگر قلب تو هم چون باغ خرّمی، از ایمان شکفته است، نشانه ی آن را برای ما بازگو.»

زید در پاسخ گفت: روزها را با تشنگی ( روزه) بسر می برم و شب ها را از عشق و سوز خدا، بیدار می مانم و این برنامه مرا از مرز زمان و روز و شب، فراتر برده و اکنون مانند عبور نوک نیزه از سپر، از جوّ زمان عبور کرده ام و به آن سوی طبیعت پا نهاده ام.

عرش را با عرشیان می بینم: بهشت هشتگانه و دوزخ هفتگانه را مشاهده می کنم.

من همه ی مردم را می شناسم و درمی یابم که بهشتی کیست و دوزخی کدام است و این دو گروه در نظرم هم چون مار و ماهی، کاملاً مشخص هستند…

و مشاهده ی من از مردم به گونه ای است که گویی هم اکنون، قیامت برپا شده و باطن انسان ها آشکار گشته است…

زید در این گفتگوی طولانی از پیامبر (ص) اجازه می خواهد که پرده ها را بالا بزند و اسرار درونش را که بر اثر ایمان و یقین بدست آورده است، آشکار سازد.

ولی پیامبر (ص) او را به آرامش و خاموشی دعوت می کند:
گفت هین درکش که اسبت گرم شد   عکس حق، لایستحی زد شرم شد

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت






تاریخ : دوشنبه 93/1/25 | 5:39 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

امام موسی بن جعفر علیه السلام به بالین یکی از دوستانش آمد که در حال جان کندن بود، و حالش به گونه ای بود که به سؤ ال هیچکس پاسخ نمی داد.

حاضران خطاب به امام هفتم کرده و عرض کردند: ای پسر رسولخدا(ص ) دوست داریم حقیقت مرگ را شرح دهی و بفرمائی که این بیمار ما اکنون در چه حالیست ؟

امام فرمود: مرگ برای مؤمن ، وسیله تصفیه و پاکسازی است ، مؤمنان را از گناه می شوید، برای آنان آخرین ناراحتی است ، و کفاره آخرین گناهانشان است ، در حالی که کافران ، هنگام مرگ از حسناتشان جدا می شوند، و آخرین لذت خود را در دنیا می چشند (که پاداش کار خوب آنها که احیانا انجام داده اند می باشد).

و اما این شخص بیمار که در حال جان کندن است ، به کلی از گناهانش پاک شد و تصفیه گردید آنگونه که لباس چرکین را در آورده و لباس پاک می پوشد، او هم اکنون شایستگی آنرا دارد که در سرای همیشگی آخرت ، با ما اهلبیت ، محشور شود.

داستانها و پندها, ج6/ مصطفی زمانی وجدانی

به نقل از سایت اندیشه قم






تاریخ : جمعه 93/1/15 | 11:12 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

بسیارى از افراد زیرکى و زرنگى را در نیرنگ و فریب مردم مى‏ دانند؛ در حالى که در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام زرنگى و زیرکى تعریف دیگرى دارد. از حضرت على علیه السلام درباره زیرک‏ترین مردم سئوال شد. حضرت فرمود:مَن أَبصَرَ رُشْدَهُ مِنْ غَیّه فَمالَ الى‏ رُشده؛ کسى که راه هدایت را از گمراهى تمییز دهد؛ پس میل پیدا کند به سوى رشد و کمالش. حضرت على علیه السلام فرمود: الکَیِّسُ مَن کانَ یَومُهُ خَیراً مِن أَمسِه؛ زیرک کسى است که امروز او از دیروزش بهتر باشد. و نیز فرمود: زیرک کسى است که زمام شهوت خویش را در اختیار گیرد.
پیامبر صلى الله علیه و آله در جمع اصحاب فرمودند: آیا مى ‏خواهید شما را به زیرک‏ترین زیرکها خبر دهم؟ همه با اشتیاق آمادگى خود را براى شنیدن پاسخ اعلام نمودند.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: أکیَسُ الکَیِّسین مَن حاسَبَ نَفسَه و عَمِلَ لِما بَعْدَ المَوت؛ زیرک‏ترین زیرکها کسى است که قبل از مرگ، خود را به حساب بکشد و اعمال نیک براى پس از مرگ انجام دهد.
حضرت على علیه السلام فرمود: الکَیِّسُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ و أَخلَصَ أَعمالَه؛ زیرک کسى است که خود را بشناسد و اعمالش را براى خدا خالص کند. و نیز فرمود: الکَیِّسُ مَن أَحیا فَضائِلَهُ وَأَماتَ رَذائِلَهُ بِقَمْعِه شَهْوَتَه وَ هَواهُ؛ زیرک کسى است که با مهار کردن شهوت و هوا و هوس خود فضائلش را احیا کند و رذائل اخلاقى خود را از بین ببرد.
على علیه السلام فرمود: زیرکى مؤمن به دورى کردن او از حرامها و شتابش به سوى مکارم و بزرگواریهاست.

 معیارهاى زندگى، ص: 74






تاریخ : سه شنبه 92/10/17 | 7:39 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

یحیى‏ بن زکریّا (ع) ابلیس را به صورت اصلى وى دید و به او گفت: اى ابلیس به من خبر بده محبوبترین و مبغوض‏ترین مردم در نظرت کیست؟ گفت: محبوبترین مردم در نزد من مؤمن بخیل است و مبغوض‏ترین مردم در نزد من فاسق بخشنده است. یحیى از شیطان‏ پرسید چرا؟ گفت: براى این که بخل بخیل براى من کافى است ولى مى‏ ترسم که خدا به فاسق بخشنده بر اثر بخشندگى‏اش توجّه کند و او را ببخشاید، آنگاه روى برگرداند در حالى که مى ‏گفت: اگر تو یحیى نبودى به تو خبر نمى‏ دادم.

راه روشن    ج‏6  ص111  






تاریخ : جمعه 92/9/29 | 8:1 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.