سوره‏ توبه، آیه 33- سوره‏ صف، آیه 9

هُوَ الَّذِی أَرْسلَ رَسولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشرِکُونَ(33)
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد. تا او را بر همه آیین‏ ها غالب گرداند. هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
امام باقر علیه ‏السلام می ‏فرماید: وعده‏ ای که در این آیه است به هنگام ظهور مهدی از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم صورت می‏ پذیرد.

در آن روز هیچ کس در روی زمین باقی نخواهد بود مگر اینکه اقرار به حقانیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می‏ کند.

تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، جلد 5، ص 25.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:14 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ بقره، آیه 249
فَلَمَّا فَصلَ طالُوت بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکم بِنَهَر فَمَن شرِب مِنْهُ فَلَیْس مِنی ...(249)
و هنگامی که طالوت ( به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد ، و ) سپاهیان را با خود بیرون برد ، به آنها گفت : خداوند ، شما را به وسیله یک نهر آب ، آزمایش می کند. آنها که از آن بنوشند از من نیستند.
امام صادق علیه ‏السلام در ذیل همین آیه چنین می‏ فرمایند:
ان اصحاب طالوت ابتلوا بالنهر الذی قال الله تعالی (مبتلیکم بنهر) و ان اصحاب القائم علیه‏ السلام یبتلون بمثل ذلک:
یاران طالوت به آن نهر امتحان شدند که خدای تعالی درباره‏ اش فرمود: (شما را به نهر آبی آزمایش می‏ کند) و همانا اصحاب حضرت قائم علیه ‏السلام نیز به مانند همین آزمایش مبتلا خواهند شد.

کتاب الغیبه، ص 316.
----------------------






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:13 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ نساء، آیه 69
وَ مَن یُطِع اللَّهَ وَ الرَّسولَ فَأُولَئک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَ الصدِّیقِینَ وَ الشهَدَاءِ وَ الصلِحِینَ وَ حَسنَ أُولَئک رَفِیقاً(69)
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در قیامت) هم نشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنها تمام کرده. که عبارتند از پیامبران. صدیقان. شهداء و صالحان و آنها رفیقهای خوبی هستند.
علی بن ابراهیم، در تفسیرش که منسوب به امام صادق علیه‏ السلام است گوید: امام علیه ‏السلام فرمود: نبیین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و صدیقان علی علیه ‏السلام و شهیدان: حسن و حسین و صالحان: ائمه علیهم‏االسلام می‏ باشند. و نیکو رفیقان، قائم از آل محمد علیه ‏السلام است.

تفسیر علی ابن ابراهیم قمی: جلد 1، ص 142.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:13 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ بقره، آیه 155
وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیْء مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْص مِّنَ الأَمْوَلِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِ الصبرِینَ(155)
و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کمبودی از اموال و جانها و ثمرات می‏  آزماییم و مژده ده صبر پیشگان را.
امام صادق علیه السلام فرمود: به ناچار بیش از قیام قائم. سالی خواهد بود که مردم در آن گرسنگی کشند و ترس شدیدی از جهت کشتار به آنان رسد.

و در اموال و جانها و میوه ‏ها کمبودی حاصل گردد. و البته این مطلب در قرآن به روشنی آمده و سپس همین آیه را تلاوت فرمود.

کتاب الغیبة، ص 132.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:12 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره بقره، آیه 1-3
الم(1) ذَلِک الْکتَب لا رَیْب فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ(2)الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ ممَّا رَزَقْنَهُمْ یُنفِقُونَ(3)
الم. از اسرار و رموز قرآن است. این کتاب که هیچ تردیدی در آن نیست. روشنگر راه پرهیزکاران است. آنانکه به غیب ایمان آوردند و نماز را بر پای دارند و از آنچه به ایشان روزی داده‏ ایم انفاق می‏ کنند.
امام صادق علیه‏ السلام در جواب سائل که از او پیرامون این آیه توضیح خواست می‏ فرماید: متقیان شیعیان علی علیه‏ السلام هستند و غیب همان حجت پوشیده از نظرهاست.

کمال ‏الدین و تمام النعمه، جلد 2، ص 340.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:11 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ بقره، آیه 148
وَ لِکلّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاستَبِقُوا الْخَیرَتِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی کلِّ شیْء قَدِیرٌ(148)
هر طایفه ای قبله ای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است ( بنا بر این زیاد در باره قبله گفتگو نکنید ، و بجای آن ) در نیکیها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جوئید ، و هر جا باشید خداوند شما را حاضر می کند زیرا او بر هر کاری توانا است .
امام صادق علیه ‏السلام درباره‏ ی این آیه از قرآن کریم فرمود: درباره‏ ی قائم علیه ‏السلام و اصحاب او نازل شده، بدون قرار و وعده قبلی جمع خواهند شد. 1
امام باقر علیه ‏السلام پیرامون این آیه می‏ فرماید: خیرات. ولایت است و فرموده خداوند: هر جا باشید خداوند همه شما را خواهد آورد: منظور اصحاب حضرت قائم علیه‏ السلام که سیصد و ده و چند مرد می‏ باشند. (سیصد و سیزده نفر) می‏ باشد. بخدا سوگند منظور از امت معدوده آنها هستند. به خدا سوگند در یک ساعت همگی جمع خواهند شد هم چون پاره ‏های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‏ گردد. 2

[1]  کتاب الغیبة، ص 241.  
[2]  نور الثقلین، جلد 1، ص 139، روضه‏ ی کافی، ص 313.

----------------------






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:11 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ نور، آیه 55
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکمْ وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لَیَستَخْلِفَنَّهُمْ فی الأَرْضِ کمَا استَخْلَف الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لهَُمْ دِینهُمُ الَّذِی ارْتَضی لهَُمْ وَ لَیُبَدِّلَنهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشرِکُونَ بی شیْئاً وَ مَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُولَئک هُمُ الْفَسِقُونَ(55)
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده ‏اند و اعمال صالح انجام داده ‏اند وعده داده که حتما آنها را خلیفه روی زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده پا برجا و ریشه‏ دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‏ کند.

آنچنانکه تنها مرا می ‏پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهد ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شوند فاسقند.
مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه می ‏گوید:
از اهل بیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که این آیه درباره ‏ی مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:10 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ قصص، آیه 5

وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلی الَّذِینَ استُضعِفُوا فی الأَرْضِ وَ نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجْعَلَهُمُ الْوَرِثِینَ(5)
و ما اراده کرده‏ ایم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم
 امام علی علیه ‏السلام می‏ فرماید: این گروه، آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستند.

خداوند مهدی آنان را بعد از زحمت و فشاری که برآنان وارد می ‏شود برمی‏ انگیزد و به آنها عزت می‏ دهد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می ‏کند.

غیبت شیخ طوسی، ص 113. تفسیر نور الثقلین، جمله 4، ص 110.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:9 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سوره‏ انبیاء، آیه 105
وَ لَقَدْ کتَبْنَا فی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْض یَرِثُهَا عِبَادِی الصلِحُونَ(105).
ما در کتاب زبور پس از تورات نوشته ‏ایم که سرانجام، زمین را بندگان صالح و شایسته به ارث خواهند برد.
 حضرت باقر علیه‏ السلام فرمود (منظور از صالحان در این آیه) اصحاب حضرت مهدی علیه السلام در آخر الزمان هستند.






تاریخ : دوشنبه 92/12/5 | 2:5 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

منظور از درست بودن عمل، اثر بخش بودن عمل است و مراد از اثر بخشى این است که انسان را به خداوند نزدیک کند، زیرا هدف کلى دین و انسان در زندگى قرب به خداوند است. بنابراین هر عملى که بتواند انسان را به خداوند نزدیک کند، عملى است که به طور قطع مورد رضا و پذیرش خداوند واقع شده است.
معیار کلى این است که اعمال فرد مؤمن بر طبق معیارهاى برگرفته از قرآن و سنت معصومین (ع) باشد و اعتبار هر عملى که از انسان سر مى زند در هماهنگى با این معیار است. اگر فردى معیارهاى لازم براى اعمال را بشناسد و در هماهنگى اعمال خود با آن معیارها بکوشد، باید امیدوار باشد عملش درست و مورد رضاى خداوند است.
به صورت اجمالى مى توان گفت: شرایط درستى اعمال و اثر بخش بودن آن عبارت است از:

الف) نیت خالص، ب) تقوا یعنى انجام واجبات و پرهیز از گناهان، ج) همراهى عمل با ایمان یقینى، د) رعایت شرایط صحت شرعى عمل، ه) محبت و پیروى از سنت و سیره اهل بیت (ع).

نحوه تحصیل رضایت اللهى:
از نگاه آموزه هاى اخلاقى اسلام مورد رضایت الهى واقع شدن اعمال انسان برآیند رعایت دو چیز است:
1 حسن فعلى: به معناى صحیح انجام شدن عمل است به گونه اى که خود عمل مطابق شریعت باشد و صلاحیت نزدیک ساختن انسان به خداوند را داشته باشد، زیرا عمل باطل شرعى به هر مقدار که با انگیزه تقرب انجام شود، توان نزدیک ساختن و بالا بردن انسان را ندارد.
2 حسن فاعلى: به معناى اینکه عمل به اقتضاى ایمان و با انگیزه الهى و قصد قربت انجام شود. قرآن مى‏فرماید: مَن عَملَ صالحا من ذَکرٍ أَوْ أُنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاهً طیّبه: هر کسى کار شایسته کند چه مرد و چه زن، در صورتى که مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات مى‏بخشیم، (سوره نحل، آیه 97). یعنى در رسیدن به حیات طیّب فقط دو چیز نقش دارند: یکى، (حُسن فعلى) یعنى خود عمل صالح باشد (انجام صحیح اعمال) و دیگرى «حُسن فاعلى» یعنى مؤمن بودن و نیت داشتن و براى خدا انجام دادن کار. البته با استفاده از روایات، نیت و انگیزه عمل مهمترین رکن قبولى و درستى اعمال است که در نهایت به رضایت اللهى ختم مى شود.
رضایت خداوند تعالى مراتبى دارد که رتبه هاى آن وابسته به عبودیت و درجات بندگى بندگان نسبت به خداى سبحان مى باشد، هر درجه اى از عبودیت رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد. بهترین معیار و ملاک، یک چیز به نظر مى رسد: انجام وظایف شرعى: هر آن کس در این وادى کماً و کیفاً بیشتر موفق شد بیشتر تحصیل رضاى الهى نموده است. زیرا با هر چه دقیق تر انجام دادن وظایف شرعى، بیشتر دستورات خداى سبحان را لباس عمل پوشانده ایم و هر چه بیشتر دستورات خداوند عملى گردد، بیشتر رضایت خداى سبحان تحصیل شده است.
مراد از وظایف شرعى اساسى ترین و مهم ترین آن است یعنى انجام واجبات و ترک محرمات. در همین باب است این حدیث شریف: عن ابى حمزه الثمالى قال: قال على بن الحسین (ع): (من عمل بما افترض الله علیهم، فهو من خیر الناس امام سجاد (ع) مى فرمایند هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید، او از بهترین مردم مى باشد. بحارالانوار، ج، 71 ص 195 (. و واضح است کسى که با انجام واجبات و ترک محرمات بهترین مردم شده باشد از منظر خداى سبحان و ائمه هدى (ع) پسندیده ترین مردم است. اگر در این وادى کسى موفق شد حتى این وسوسه قلبى، که شاید خدا و ائمه هدى (ع) از من راضى نباشند را از خود دور کند، صفاى دل خویش را حفظ کرده چرا که آدم بى صفا مورد رضایت حق تعالى نیست. بنابراین با انجام هر چه دقیق تر واجبات و ترک محرمات باید رضایت بیشترى را تحصیل کرد و آن وسوسه قلبى را از دل زدود.
عملى که مورد قبول و رضایت خداوند است داراى نشانه هایى است مثل:
1 هرگاه انسان موفق به عمل نیکى شود، انجام این عمل خود زمینه ساز انجام اعمال خیر و نیک دیگرى مى گردد که در اصطلاح به آن توفیق مى گویند، یعنى هر عمل خیرى توفیق اعمال خیر دیگرى را نصیب انسان مى کند. پس اگر عمل خیرى انجام مى دهید نشان توفیق شما در انجام خیرات است.
2 حالت خوش معنوى و احساس صفا و معنویت و رغبت و میل به عبادت و دعا و کشش درونى و باطنى به سوى کارهاى خیر و صالح از نشانه هاى دیگر قبولى اعمال و کسب رضا و خشنودى الهى است.
3 همچنین در مورد مخفى بودن موجبات خشنودى خداوند در روایتى از امام على (ع) نقل شده است که خداى تبارک و تعالى چهار چیز را در دل چهار چیز نهفته است خشنودى خود را در طاعتش نهفته است، پس هیچ طاعتى را کوچک نشمارید زیرا بسا که آن طاعت با خشنودى خدا همراه باشد و تو بى خبر باشى- براى کسب رضایت الهى هر کار خیر و پسندیده را انجام دهید و لو کوچک باشد زیرا احتمال دارد رضایت الهى با او کسب شود.
4 سه چیز است که بنده را به خشنودى خدا مى رساند: استغفار زیاد، فروتنى و صدقه دادن زیاد.
امام على (ع) مى فرماید: هر که بدن خود را ناخشنود سازد پروردگارش را خشنود کند و هر که بدن خود را ناخشنود نکند پروردگارش را نافرمانى کرده باشد لذا با راحتى بدن و تأمین خواسته هاى جسمانى و پیروى از خواهشها، رضایت خداوند تأمین نمى شود. بنابراین استغفار زیاد، صدقه دادن زیاد و انجام هر اعمال خیر و مخالفت با هوا و هوسها سبب رضایت خداوند مى شود. در نتیجه راضى و تسلیم بودن در برابر قضاى الهى ولو بر خلاف میل انسان باشد خشنودى خدا را در پى دارد.
5 روایت شده است که موسى (ع) گفت: پروردگارا مرا از نشانه ناخشنودى خود از بنده ات خبر ده خداى تعالى به او وحى فرمود: هر گاه دیدى که من بنده ام را براى طاعت خود آماده و از معصیتم روى گردان مى کنم این نشانه خشنودى من است.
6 در روایتى از پیامبر اسلام (ص) آمده است: نشانه خشنودى خداوند از خلقش ارزانى نرخها و دادگرى فرمانروایشان است و نشانه خشم خدا بر خلقش، ستمگرى فرمانروایشان و گرانى نرخهاست.
7 و نیز آمده است که نشانه خشنودى خداى سبحان از بنده، خرسندى اوست به آنچه خداى سبحان به سود و زیان او مقدم فرموده است. امام على (ع) مى فرماید: اگر بنده راضى به مقدرات الهى بود نشانه رضایت خداوند است.
8 در کلامى از امام على (ع) آمده است: خشنودى خداى سبحان قرین طاعت اوست. و در یک کلام اگر انسان دربست تسلیم خدا باشد و مطیع محض او، در این صورت خدا از او راضى است.
ثمره رضایت اللهى:
نکته دیگر آن است که مقام «رضوان» از بزرگترین مواهب و مقاماتى است که خداوند به مؤمنان و مجاهدان مى بخشد و این رضوان فرا تر از باغ هاى بهشت و نعمت هاى جاویدان و غیر از رحمت گسترده پروردگار است و رضوان من الله اکبر.
هیچ کس نمى تواند آن لذت معنوى و احساس روحانى اى را که یک انسان به خاطر توجه خداوند و رضایت و خشنودى او به دست آورده است را توصیف کند. رضایت خدا از همه برتر و بزرگتر است. قرآن کریم اسماعیل (ع) را با صفت (مرضى) توصیف نموده است. (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مریم/ 55) و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.
این در واقع اشاره به این حقیقت است که او در کل برنامه هایش رضایت خدا را جلب کرده است اصولاً نعمتى از این بالاتر نیست که معبود و مولا و خالق انسان از او راضى و خشنود باشد به همین دلیل در بعضى از آیات بعد از آنکه نعمت بهشت جاویدان را براى بندگان خاص خدا بیان مى کند در پایان مى گوید: رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (مائده/ 119) خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگارى بزرگى است.
و این آیه نشان مى دهد تا چه اندازه این رضایت دو جانبه واجد اهمیت است (رضایت پروردگار از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار) زیرا ممکن است انسان غرق عالى ترین نعمتها باشد ولى هنگامى که احساس کند مولى و معبود و محبوب او از او ناراضى است تمام آن نعمتها و مواهب در کام جانش تلخ مى گردد و نیز ممکن است انسان واجد همه چیز باشد ولى به آنچه دارد راضى و قانع نباشد بدیهى است آن همه نعمت با این روحیه او را خوشبخت نخواهد کرد و ناراحتى مرموزى دائما او را آزار و شکنجه مى دهد و آرامش روح و روان را که از بزرگترین مواهب الهى است از او مى گیرد- علاوه بر این هنگامى که خدا از کسى خشنود باشد هر چه بخواهد به او مى دهد و هنگامى که هر چه خواست، به او داد او نیز خشنود مى شود.
رابطه نیت خیر و رضایت اللهى:
در بسیارى از روایات آمده است: که نیت از خود عمل بهتر است زیرا به عمل ارزش مى دهد و در حقیقت بار ارزشى و اثر گذارى عمل را نیت به عهده دارد. حتما بسیار شنیده اید که (نیت المومن خیر من عمله). نیت مومن از عملش بهتر است زیرا همین که نیت کرد به خدا نزدیک شود در نفسش نورى از قرب الهى پیدا مى شود و نزدیکى صورت مى گیرد و حتى گاهى موفق به عمل هم نمى شود ولى همان نیت اثر خود را مى گذارد اگر چه اگر موفق به عمل هم بشود نور بیشترى حاصل خواهد شد.
البته ناگفته نماند کسى که براى رسیدن به بهشت و نجات از آتش جهنم اعمال صالح را انجام مى دهد در حقیقت به خدا و معاد ایمان دارد و در حقیقت براى نزدیکى به خدا این کارها را انجام مى دهد و مرتبه اى از نیت قرب هم همین است، ولى کسى که تنها براى خوشنودى خدا و جلب محبت الهى و از روى عشق، خداوند را عبادت مى کند در مرتبه اى فراتر قرار دارد و ارزش نیت او افزون تر خواهد بود.
نیّت جان عمل است. اینکه مى‏گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا مى‏آورم) قربه إلى الله). بلکه نیت یعنى قصد یعنى مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنى است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید، با پرستش هستى به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خداى متعال نزدیک گردد. ما در درجه اول با نیت به خدا نزدیک مى شویم و در درجه بعد با عمل.
نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحى است که به سمت خدا پرواز مى کند همان نیتى که از عمل برتر است. از این رو گفته‏اند خداى سبحان را با نیّت هاى صادق مسئلت کنید. صحت عبادت مشروط به نیّت است که بدون آن عمل باطل خواهد بود و چون نیّت داراى درجاتى است، خود صحت هم مراتب دارد.
از آن جا که مواقف مهم روز قیامت عبارت است از آتش، بهشت و رضوان و از طرفى نفس انسان داراى سه حالت شهوت، غضب و عقل کمال طلب است، لذا عبادت هم سه قسم و عبادت‏کنندگان نیز به سه گروه تقسیم مى‏شوند: گروهى خداى سبحان را به جهت ترس از جهنم و آتش عبادت مى‏کنند که این عبادت بردگان است. گروه دیگر، خدا را براى رسیدن به بهشت و نعمتهاى آن عبادت مى‏کنند این عبادت بازرگانان و تجّار است. و گروه سوم خدا را فقط براى محبت و دوستى نسبت به آن ذات متعالى عبادت مى‏کنند این بالاترین مرتبه عبادت است که از آن به عبادت احرار تعبیر شده است. (نهج البلاغه، حکمت 237)
همه این عبادتها صحیح است ولى مراتب ثواب و پاداش آن یکسان نیست. پس نیت که همان قصد قربت است، جان و روح عمل بوده و از خود عمل بالاتر و مهمتر است چون حیات و زندگى عمل به نیت بستگى دارد. و پاداش اعمال، براساس نوع نیت و قصد انسان، مراتبى گوناگون دارد. (آیه الله جوادى آملى، حکمت عبادات)
البته باید توجه داشت اولیاى خاص خداوند و بندگان مقرّب و برجسته او در عین حال که تمام سعى و کوشش خود را در انجام اعمال خیر و نیک و عمل به وظایف شرعى و الهى خود دارند ولى همواره از خداوند ترسان و بیمناکند و مى ترسند عمل آنها مورد قبول خداوند قرار نگیرد. این حال ویژه آنها است و از معرفت عمیق وجامع آنها سرچشمه مى گیرد و به معناى کوتاهى در انجام وظیفه و یا بدگمانى به خداوند و سوء ظن به او و یا تردید در عدالت او نمى باشد، بلکه وقتى انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم و وجود بى کران و غیرمتناهى او شناخت پیدا کرد و از طرفى به کوچکى وحقارت و ضعف و نادانى خود پى برد، اعمال خود را ناقص و ناچیز مى داند و به همین جهت اولیاى خداوند و پیشوایان معصوم (ع) به ما آموخته اند که هرگز دلگرم و دلخوش به اعمال خود نباشید و بر آنها تکیه نکنید، بلکه به فضل و لطف و رحمت الهى امیدوار باشید.
اگر خداوند بخواهد با عدالت خود اعمال ما را بررسى کند و مورد سنجش قرار دهد، امیدى براى قبولى عمل براى کسى باقى نمى ماند، زیرا اغلب درجه خلوص نیت ها و اعمال ما کم است، ولى با توجه به فضل و لطف خداوند و تکیه بر آن جاى امیدوارى براى قبولى اعمال همواره وجود دارد. برگرفته از نرم افزار پرسمان3






تاریخ : شنبه 92/12/3 | 9:50 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.