ابو بصیر گفت: به امام جعفر صادق علیه السّلام عرض کردم:
فدایت شوم، [صفات] شیعیانت را برایم وصف فرما. حضرت فرمود:
شیعه ما کسى است که:
صدایش از گوشش نمى گذرد
و دشمنى اش از بدنش به دیگرى تجاوز نمى کند.
بارش را به دوش دیگرى نمى اندازد
و اگر از گرسنگى هم بمیرد،
از غیر برادران دینى اش چیزى نمى خواهد.
شیعه ما کسى است که:
همچون سگ پارس نمى کند
و همچون کلاغ طمع نمى ورزد.
شیعه ما،
سبک بار زندگى مى کند
و هر زمان در جایى مأوا مى گیرد.
شیعیان ما کسانى هستند که:
در اموالشان، حقّ مشخّصى براى دیگران قرار مى دهند،
با یک دیگر مواسات مى کنند،
هنگام مرگ، بى تابى نمى کنند
و در قبرهایشان به زیارت یک دیگر مى روند.
ابا بصیر گفت: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم:
فدایت شوم، اینان را کجا بجویم؟
فرمود: در اطراف زمین و بین بازارها،
آن گونه اند که خداى بزرگ در کتابش [در باره آنها] فرموده است:
«در برابر مؤمنین فروتن
و در مقابل کافران سرفرازند».
صفات الشیعة / ترجمه توحیدى، ص: 59
ابو حمزه از امام سجاد (ع) نقل مى کند که فرمود:
چارپایان از چهار چیز بى خبر نیستند:
شناخت پروردگارشان
و آگاهى از مرگشان
و شناخت ماده از نر
و شناخت چراگاه خوب.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 379
منذر جوان از امام صادق (ع) نقل مى کند که فرمود:
سلمان مى گفت:
از شش چیز تعجب مى کنم،
سه تا از آنها مرا به خنده آورد
و سه تا به گریه،
آنچه به گریه آورد:
فراق دوستان از جمله محمد و یارانش
و هراس از قبر
و ایستادن در برابر خداوند (در قیامت)،
و اما آنها که مرا به خنده وادار کرد،
طالب دنیاست در حالى که مرگ او را طلب مى کند
و کسى است که غافل است در حالى که از او غفلت نمى شود (همواره مراقب اویند)
و کسى که با تمام دهانش مى خندد در حالى که نمى داند خداوند از او راضى یا خشمناک است.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 477
ابو حمزه ثمالى از امام سجاد (ع) نقل مى کند که فرمود:
سخن زیبا:
ثروت مى آورد
و روزى را فراوان مى کند
و اجل را به تأخیر مى اندازد
و شخص را در میان خانواده محبوب مى کند
و او را به بهشت وارد مى کند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 461
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
سرآمد جوانمردان
- در روز قیامت-
شخصى است که به والدین خود
- پس از مرگ آنها-
نیکى نماید.
(( قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله: سیّد الأبرار- یوم القیامة- رجل برّ والدیه بعد موتهما
(جامع الأحادیث للشیخ جعفر بن أحمد القمّی- علیه الرحمة- ص 87))).
به نقل از کتاب فرزندان رحمت شده و فرزندان نفرین شده، ص: 229
عن امیر المومنین علیه السلام عن الرسول صلی الله علیه واله و سلم ان الله تعالی قال لی یامحمد «و لقد اتیناک سبعا من المثانی و القران العظیم» .فافرد الامتنان علی بفاتحه الکتاب و جعلها بازاء القران و ان فاتحه الکتاب اشرف ما فی کنوز العرش. وان الله عز و جل خص محمدا و شرفه بها و لم یشرک معه فیها احدا من انبیاءه ما خلا سلیمان فانه اعطاه منها « بسم الله الرحمن الرحیم» حکی عن بلقیس حین قالت «انی القی الی کتاب کریم انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم.» الا فمن قراها معتقدا لموالاة محمد و اله الطیبین. منقادا لامرها مومنا بظاهرها و باطنها.اعطاه الله بکل حرف منها افضل من الدنیا و ما فیها و من اصناف اموالها و خیراتها.ومن استمع الی قاری یقرأها کان له قدر ما للقاری . فلیستکثر احدکم من هذا الخیر المعرض لکم فانه غنیمه لا یذهبن اوانه فتبقی فی قلوبکم الحسرة.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
از پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود:
به تحقیق خدای متعال به من گفته:
ای محمد به تو هفت آیه از مثانی و قرآن عظیم داده ایم.
پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد».
و به تحقیق فاتحه الکتاب بهترین چیزی است که در گنج های عرش است و خدای عزوجل این سوره را به طور اختصاصی به محمد داد
و بدین سبب او را با عزت کرد و هیچ یک از پیغمبرانش را با او در این فضیلت شریک نکرده ست
به جز سلیمان که خدای تعالی به او «بسم الله الرحمن الرحیم» را از فاتحه الکتاب داده است و از بلقیس حکایت کرده که گفت:
به درستی که نوشته ای عزیز و گرامی از سلیمان به من رسیده است و نوشته این است که هر کس «بسم الله الرحمن الرحیم» را بخواند و به محمد و دوستی اهل بیت او اعتقادداشته باشد و ایمان قلبی و ظاهری به ایشان داشته باشد
خداوند به ازای هر حرفی که از آن سوره پاداش و ثوابی بهتز از دنیا و انچه از مال ها و خوبی ها در آن است به او می دهد و کسی که به صوت خواننده این سوره گوش دهد ثوابش مانند کسی است که این سوره را می خواند
پس هر یک از شما باید بسیار کوشش کند تا ین ثواب و پاداش را به دست آورد که غنیمیتی است که نباید از آن گذشت تا حسرت و افسوس آن بماند.
تفسیر البرهان ج1 ص104
ادامه مطلب...
امام صادق علیه السلام فرمودند:
1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ:
بهشت را جستجو نمودم،
پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.
2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:
و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم،
پس آن را در گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم.
3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»:
و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم،
پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی
و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم.
4- و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی:
سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم،
پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.
5- و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله:
و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم،
پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.
6- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة:
و شیرینی عبادت را جستجو نمودم،
پس آن را در ترک گناه یافتم.
7- و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش:
و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم،
پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.
8- و طلبت نور القلب، فوجدته فی التفکر و البکأ:
و روشنی قلب را جستجو نمودم،
پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.
9- و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة:
و (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم،
پس آن را در صدقه یافتم.
10- و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل:
و روشنی رخسار را جستجو نمودم،
پس آن را در نماز شب یافتم.
11- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال:
و فضیلت جهاد را جستجو نمودم،
پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.
12- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی:
و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم،
پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.
13- و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعبادالله:
و سروری و بزرگی را جستجو نمودم،
پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.
14- و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال:
و آسایش قلب را جستجو نمودم،
پس آن را در کمی ثروت یافتم.
15- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر:
و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم،
پس آن را در شکیبایی یافتم.
16- و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم:
و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم،
پس آن را در دانش یافتم.
17- و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع:
و عبادت را جستجو نمودم،
پس آن را در پرهیزکار یافتم .
18- و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد:
و آسایش را جستجو نمودم،
پس آن را در پارسایی یافتم.
19- و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع:
برتری و بزرگواری را جستجو نمودم،
پس آن را در فروتنی یافتم.
20- و طلبت العز، فوجدته فی الصدق:
و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم،
پس آن را در راستی و درستی یافتم.
21- و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم:
و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم،
پس آن را در روزه یافتم.
22- و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة:
و توانگری را جستجو نمودم،
پس آن را در قناعت یافتم.
23- و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن:
و آرامش و همدمی را جستجو نمودم،
پس آن را در خواندن قرآن یافتم.
24- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق:
و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم،
پس آن را در خوشخویی یافتم.
25- و طلبت رضی الله، فوجدته فی برالوالدین:
و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم،
پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
منبع: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810
ابو بصیر گوید: خدمت ام حمیده رفتم که او را در مرگ امام صادق(ع) تسلیت دهم؛
گریست و از گریه هاش گریستم.
و پس از آن فرمود اى ابا محمد، اگر امام صادق(ع) را وقت مرگ مى دیدى شگفت(زده می شدی).
دو دیده اش را گشود و فرمود:
همه خویشانم را گردم جمع کنید.
و کسى نماند که او را جمع نکرد(ه باشیم.)
گفت:
به آنها نگاهى کرد و فرمود:
براستى شفاعت ما نرسد
به کسى که نماز را سبک شمارد.
الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى، متن، ص: 484
1- برکت در زکات
امام على علیهالسلام:
اَلبَرَکَةُ فى مالِ مَن آتَى الزَّکاةَ وَ واسَى المُؤمِنینَ وَ وَصَلَ القرَبینَ؛
برکت در مال کسى است که زکات بپردازد، به مؤمنان مدد و یارى رساند و به خویشاوندان کمک نماید.
(تحف العقول، ص 172)
------------------------------------------------
2- زکات رفاه
امام على علیهالسلام:
زَکوةُ الیَسارِ بِرُّ الجیرانِ وَ صِلَةُ الرحامِ؛
زکاتِ رفاه، نیکى با همسایگان و صله رحم است.
(غررالحکم، ح 5453)
------------------------------------------------
بازدید امروز: 40
بازدید دیروز: 72
کل بازدیدها: 806824