شهید آیت الله سید حسن مدرس ، نابغه جهاد و افشاگری بر ضد ظلم و ستم ،
و قهرمان شجاعت و شهامت ، در ماه رمضان 1356 قمری در تبعیدگاه خود، کاشمر،
توسط مزدوران رضاخان ، مسموم و به شهادت رسید، در حالی که حدود 70 سال داشت ،
قبر شریفش در کاشمر (از شهرهای خراسان) مزار مسلمین است .
گفتنیها و حکایات در رابطه با این مرد بزرگ ، بسیار است ، از جمله اینکه :
در پشت صفحه اول قرآنی که از او به یادگار مانده ، و نزد نوه اش نگهداری می شود،
به خط خود، خطاب به دخترش چنین نوشته :
ای فاطمه بیگم ! تو را به سه مطلب ، توصیه می کنم :
1) نماز و قرآن را بخوان
2)برای پدر و مادرت دعا کن
3) در زندگی قناعت داشته باش .
یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد بشنو ار در سخنم بهره جسمانی نیست
داستان دوستان/محمد محمدی اشتهاردی
1) مردم از شر او در امان،و به خیر او امیدوار باشند
2) زیادی مالش را در راه خدا خرج می کند
3) از حرف زدن زیادی خود داری می کند
4) از مال دنیا قناعت نماید
5) تمام عمر خود از تحصیل علم سیر نشود
6) با رضای خدا رفتار کردن محبوبتر باشد نزد او از رفتار کردن با رضای مردم
7) احسان و خوبی مردم را نسبت به خودش زیادتر می داند و احسان و خوبی خود را
به مردم کمتر حساب می کند
8) همه مردم را در نظرش بهتر از خود می داند
خواص و شرایط روحی و جسمی
از گفتار ائمه معصومین(ع)
بر گرفته از کتاب گنجهای معنوی « رضا جاهد »
ابو وائل گفت در خدمت اباذر به خانه سلمان رفتیم .
هنگام غذا سلمان گفت اگر رسول خدا صلى الله علیه و آله از تکلف رنج و زحمت انداختن خود) نهى نکرده بود براى شما چیزى تهیه مى کردم ، پس از آن مقدارى نان و نمک آورد.
ابوذر گفت : اگر با این نمک نعنا همراه مى شد خیلى بهتر بود.
سلمان آفتابه ى خود را به گرو گذاشت و مقدارى نعنا تهیه نمود.
پس از آنکه خوردیم، ابوذر گفت : (الحمدلله الذى قنعنا) سپاس مر خدائى را است که ما را قانع ساخت .
سلمان گفت : اگر قانع بودید آفتابه من بگرو نمى رفت.
(داستانها و پندها جلد دوم گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى به نقل از: کشکول بحرانى ج 2 ص 137 )