امام سجاد علیه السلام ... فرمود:....
و حق گوش آن است که
او را از شنیدن غیبت و هر آنچه شنیدنش جایز نیست ، پاک سازى .
و حق چشم آن است که
آن را از دیدن هر آنچه دیدنش بر تو حرام است بربندى
و از راه نظر با دیدگانت عبرت گیرى .
نام کتاب : جهاد با نفس نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره مترجم : على افراسیابى.
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431
1
1. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : فِکْرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عبادَةِ سنَةٍ. «بحارالانوار، ج 71، ص 326»
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود:
ساعتی اندیشه کردن بهتر از یک سال عبادت است.
2. قال الامام علی - علیه السّلام - : لا عِبادَةَ کَالتَّفکُّرِ فی صَنْعةِ اللهِ عزّوَجلّ. «امالی طوسی، ص 146»
امام علی - علیه السّلام - فرمود:
هیچ عبادتی مانند اندیشیدن در صنع (خلق) خدای عزوجل نیست.
3. قال الامام علی - علیه السّلام - : تَمییزُ الباقی مِنَ الْفانی مِنْ أَشْرَفِ النَّظَرِ.«غررالحکم، ح 4494»
امام علی - علیه السّلام - فرمود:
تمییز دادن و تشخیص امور ماندنی از امور فانی و رفتنی، از برترین اندیشه هاست.
4. قال الامام علی - علیه السّلام - : اَصْلُ العقلِ الفِکرُ وَ ثَمَرتُهُ السَّلَامَةُ.«غررالحکم، ح 3093»
امام علی - علیه السّلام - فرمود:
ریشة عقل، اندیشه است و ثمره اش سالم ماندن.
(از خطا، لغزش و گناه یا عذاب آخرت)
5. قال الامام علی - علیه السّلام - : فِکرُ الْمَرءِ مِرآةٌ تُریهِ حُسْنَ عَمَلِهِ مِنْ قُبْحِهِ.«غررالحکم، ح 6546»
امام علی - علیه السّلام - فرمود:
اندیشه آدمی آینهای است که کردار نیک و بدش را به او نشان میدهد.
مرحوم حاج آقا فخر می گفت :
یک روز ، من و یکی از دوستان به نام مرحوم آقای انشایی در خدمت آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم .
آقا شیخ مرتضی ، تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و با کشیدن دستش به این طرف و آن طرف ، به دنبال تسبیحش می گشت و به ما هم می گفت : شما این تسبیح مرا ندیدید ؟
ما هم شروع به گشتن و پیدا کردن تسبیح ایشان در اتاق کردیم .
بعد از دقایقی آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و گلویی بغض کرده فرمود :
« ببینید این امر می تواند به این معنا باشد که مثلاً خداوند می خواهد به من بفرماید که
ای مرتضی ! یک عمر است که ما تو را نگه داشته ایم
و الا تو خودت تسبیحت را هم نمی توانی نگه داری ».
ماخذ: آقا شیخ مرتضای زاهد صفحه: 167- 168