پاسخ :
قبل از پاسخ، ابتدا لازم است معنای قضا و قدر را بیان کنیم. قََدَر یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی.
تقدیر در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده، آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش قرار داده است.
قضا یعنی حکم و حتمیت.
در نظام آفرینش، موجودات از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، مثلاً اگر به خانة شما از چند کوچه راه باشد، ورود به آن جا از چند راه ممکن است.
حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب یکی از آنها فراهم شد و تنها همان تحقق یافت، این مرحله را قضا می نامند.
حسین علیه السلام در آخر ماه رجب که اوایل حکومت یزید بود برای امتناع از بیعت از مدینه خارج شد و چون مکّه را حرم امن آلهی می داند و در آنجا امنیت بیشتری وجود دارد و مردم مسلمان ، احترام بیشتری برای آنجا قائل هستند و دستگاه حکومت هم مجبور است نسبت به مکّه احترام بهتری می داند بلکه برای اینکه مکّه را مرکز اجتماع بیشتری می یابد.
زیرا: در ماه رجب و شعبان که ایام عمره است مردم از اطراف و اکناف به می ایند و بهتر می توان مردم را ارشاد کرد و آگاهی داد. بعد هم موسم حجّ فرا میرسد که فرصت مناسبتری برای تبلیغ است .
بعد از حدود دو ماه توقف در مکّه نامه های مردم کوفه می رسد.
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431