امام سجاد علیه السلام فرمود:
سعادت و خوشبختی انسان؛
در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود،
از هرگونه کار زشت و خلاف است.
( تحف العقول: ص201)
امام سجاد علیه السلام فرمود:
در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛
ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود.
(مشکاه الانوار: ص 232)
امام سجاد علیه السلام فرمود:
کسی که مشتاق بهشت باشد؛
در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می نماید
و شهوات را زیر پا می گذارد
و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد
به درگاه خداوند توبه می کند
و از گناهان و کارهای زشت دوری می جوید.
(تحف العقول: ص 203)
نقل است که حضرت امیر علیه السّلام به گورستانى گذر کردند و فرمودند:
سلام و رحمت خدا و برکات او بر شما باد،
راوى گفت: شنیدیم که کسى مى گوید:
سلام و برکات او بر تو اى امیر مؤمنان، سپس حضرت فرمود:
اخبارى که نزد ما هست به شما بگوییم، یا شما اخبار خود را مى گویید؟
گفتند:
یا على علیه السّلام شما اخبارتان را بگویید:
فرمود:
زن هاى شما ازدواج کردند
و اموالتان (در میان ورثه) تقسیم گشت،
و فرزندان (صغارتان) جزء یتیمان شدند
و خانه هایى که محکم کردید و احداث نمودید، دشمنان شما در آنها سکونت گزیدند.
سپس شما اخبار خود را بگویید؟
جواب دهنده اى گفت:
کفن ها پوسید
و مغزها متلاشى گشت
و پوست ها پاره پاره شد
و چشم ها از حدقه ها به درآمد و بر گونه ها روان گشت،
و اشکال و هیکل هاى ما به شکل زننده و زشتى درآمد،
و آنچه را که در دنیا از پیش فرستادیم، آن را دریافتیم،
و آنچه در راه خدا انفاق نمودیم، سود بردیم
و آنچه را به ارث نهادیم، زیان کردیم
و ما اینک در گرو اعمال خویشیم
و از خداوند امید بخشش و کرم و منّت داریم.
إرشاد القلوب / ترجمه سلگى، ج1، ص: 504
نجم مى گوید:
امام باقر (ع) به من فرمود:
اى نجم همه شما در بهشت با ما هستید،
جز اینکه چقدر زشت است که کسى وارد بهشت شود در حالى که آبرو مى رود و عورت او آشکار است.
به آن حضرت گفتم: فدایت گردم چنین چیزى اتفاق خواهد افتاد؟
فرمود: آرى اگر فرج و شکم خود را حفظ نکند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 46
زرارة بن أوفى مى گوید:
بر امام سجاد (ع) وارد شدم، فرمود:
اى زراره! مردم در زمان ما شش طبقه اند:
شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند.
امّا شیر،
همان پادشاهان دنیا هستند که هر کدام از آنها دوست دارند که غلبه کنند و مغلوب نشوند،
و اما گرگ،
بازرگانان شما هستندکه چون چیزى را مى خرند از آن بد مى گویند و چون چیزى مى فروشند از آن تعریف مى کنند،
و اما روباه،
همان کسانى هستند که از طریق دین هایشان روزى مى خورند و آنچه در زبان آنان است در دلهایشان نیست،
و اما سگ
(کسى است که) با زبانش به مردم پارس مى کند و مردم از شرّ او، او را احترام مى گذارند،
و اما خوک،
نامردانى هستند که به هیچ کار زشتى دعوت نمى شوند مگر اینکه اجابت مى کنند،
و اما گوسفند،
مؤمنانى هستند که موهاى آنان کنده مى شود و گوشت هایشان خورده مى شود و استخوان هایشان شکسته مى شود،
گوسفند در میان شیر و گرگ و روباه و خوک چکار کند؟
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 494
پیرمردی بود هشتاد ساله و زشت، بینی بزرگ با لبهای برگشته،
با این احوال در سن پیری ازدواج کرد،
از عروس پرسیدند راضی هستی؟
گفت: خیلی،
هم من به او احترام میگذارم هم او به من،
گفتند: چطور؟
گفت: من به او احترام میگذارم چون احترام بزرگتر واجب است،
او به من احترام میگذارد چون من از او زیباترم!
به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت