در جامعه امروزی ما مبحث ازدواج به درستی مورد توجه قرار نمی گیرد.
 شاید دلایل مختلفی،
از جمله نگاه های فرهنگی و سیاسی خاص مهمترین آنها باشد،
وقتی این مسئله را بادقت بررسی کنیم
با توجه به شرایط موجود باید گفت؛
زنگ خطری را باید احساس کرد که در شرف وقوع است،
که از جمله آنها این خبر است که در رسانه های مختلف پخش شده است.
هم اکنون بیش از 100 هزار
دختر بالای 35 سال
بازمانده از ازدواج در کشور وجود دارد.
یکشنبه 16 آذر 1393 / Dec 07 2014 
به نقل از خبرگزاری ایسنا :http://www.isna.ir/
اگر بخواهیم آسیب شناسانه به موضوع توجه کنیم
در جامعه مذهبی ما یک دلیل عدم ازدواج،
به خصوص در دختران
به نگاه های به ظاهر روشنفکرانه
بسیاری از دختران امروزی برمی گردد
که قصد دارند به تحصیلات عالیه برسند!!!
بد نیست در این رابطه این داستان را با هم مرور کنیم
و جواب سوال ایجاد شده را نیز از آن دریافت کنیم.
زنی به حضور امام صادق (ع) آمد و گفت :
من زن بی همسر هستم .
امام فرمود: منظورت چیست ؟
او گفت :
ازدواج نمی کنم و از آن دوری می نمایم .
امام فرمود: چرا؟
او عرض کرد:
با این کار می خواهم به مقام عالی معنوی برسم .
امام صادق (ع) فرمود:
از این عقیده دست بردار،
هرگز ترک ازدواج موجب وصول به مقامات عالی معنوی نیست ،
اگر انسان با ترک ازدواج به چنین مقامی می رسید،
حضرت فاطمه (س) سزاوارتر از تو بود که ترک ازدواج کند،
چرا که هیچ کس در وصول به کمالات معنوی ،
از فاطمه (س) پیشی نگرفته است.
داستان به نقل از: http://www.andisheqom.com





تاریخ : یکشنبه 93/9/16 | 9:27 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

سید بن طاووس در لهوف گوید:

چون کاروان اسراى اهل بیت علیهم السلام نزدیک دروازه شام رسیدند،

ام کلثوم شمر بن ذى الجوشن را طلب کرد و فرمود:

مرا با تو حاجتى است . گفت : حاجتت چیست ؟

فرمود: اینک شهر دمشق است ،

ما را از دروازه اى داخل کن که مردمان در آن کمتر انجمن باشند

و بگو سرهاى شهدا را از میان محملها دور کنند

تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا صلى الله علیه و آله ننگرند.

شمر، که خمیر مایه شرارت بود، چون مقصود آن مخدره بدانست

یکباره بر خلاف مقصود آن مخدره کمر بست

و فرمان داد تا سرهاى شهدا را در خلال محملها جاى دهند

و ایشان را از دروازه ساعات ، که مجمع رعیت و رعات بود، به شهر در آوردند

تا مردم بیشتر بر آنها نظاره کنند.
و سپهر در ناسخ گوید:

در آن حال ، شمر سر حضرت امام حسین علیه السلام بود و پیوسته گفت :

انا صاحب رمح طویل ، انا قاتل الدین الاصیل ،

انا قتلت ابن سید الوصیین و اتیت براسه الى یزید امیرالمومنین
ام کلثوم علیه السلام چون بشنید که شمر به عمل خویش افتخار کرده و مى گوید:

من صاحب نیزه بلند و کشنده فرزند ارجمند سید اوصیا و قتال کننده با دین اصیل بلند پایه مى باشم ،

یکباره آتش خشمش زبانه زدن گرفت و فرمود:

و فیک الکثکث یا لعین بن اللعین ، الا لعنه الله على الظالمین

یا ویلک اتفتخر على یزید الملعون بن الملعون بقتل من ناغاه فى المهد جبرئیل

و من اسمه مکتوب على سرادق عرش الجلیل

و من ختم الله بجده المرسلین

و قمع بابیه المشرکین فاین مثل جدى محمد المصطفى

و ابى المرتضى و امى فاطمه الزهرا صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین
یعنى :

خاک بر دهانت باد اى ملعون !

لعنت خداوند بر ستمکاران باد! واى بر تو!

آیا فخر مى کنى بر یزید ملعون که به قتل رسانیدى

کسى را که جبرئیل در گهواره براى او ذکر خواب مى گفت

و نام گرامیش در سرادق عرش جلیل پروردگار، مکتوب است ؟

کشتى کسى را که خداوند متعال پیامبرى را به جدى وى ، رسول خدا، خاتمه داد.

آیا افتخار تو این است که به قتل رسانیدى کسى را که پدرش نابود کننده مشرکین بود؟

کجا جدى و پدرى و مادرى مثل جد و پدر و مادر من پیدا خواهد شد؟

خولى اصبحى که نگران این بیانات بود، به ام کلثوم گفت :

تاءبین الشجاعه و انت بنت الشجاع ،

یعنى : تو هرگز از شجاعت سر بر نتابى ،

همانا تو دختر مرد شجاعى هستى !


به نقل از کتاب چهره درخشان حسین بن على علیه السلام تالیف : على ربانى خلخالى






تاریخ : جمعه 93/9/7 | 10:29 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

احادیث,حدیث,حدیث در مورد ازدواج,حدیث درباره ازدواج

 رسول خدا (ص) :
1. وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید , به او زن دهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در زمین فراوان خواهد شد.

(نهج الفصاحه ، ح 130)

**********************

2. بهترین ازدواج ها آنست که آسان انجام گیرد.

(نهج الفصاحه ، ح 1507)

**********************

3. وقتی خداوند خواستگاری زنی را به دل کسی انداخته باشد , مانعی نیست که او را بنگرد.

(نهج الفصاحه ، ح 185)

**********************

4. وقتی اشخاص همشأن برای خواستگاری پیش شما آمدند ؛ دختران خود را شوهر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید.

(نهج الفصاحه ، ح 193)

**********************

5. اگر کسی زنی را خواستگاری کرد و موی خود را رنگ می بندد باید به او خبر دهد که موی خود رنگ می بندد.

(نهج الفصاحه ، ح 2.202)


 

ادامه مطلب...




تاریخ : شنبه 93/3/31 | 3:5 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

تصویر حدیثی : ازدواج






تاریخ : پنج شنبه 93/3/15 | 10:28 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

تصویر حدیثی : احادیث رسول مکرم ص...






تاریخ : پنج شنبه 93/3/15 | 8:31 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

بعثت,بعثت پیامبر,مبعث,عید مبعث

1- ما تقرب العبد الی الله بشیء افضل من سجود خفی

ترجمه:

هیچ کس به چیزی بهتر از سجده نهان ، به خدا تقرب نمیجوید .

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 24 ، ح 5269

2- ما اوذی احد مثل ما اوذیت فی الله .

ترجمه:

هیچکس آن قدر که من در راه خدا اذیت دیدم ، اذیت نکشید

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 130 ، ح 5818

3- ما من ساعة تمر بابن آدم لم یذکر الله فیها الا حسر علیها یوم القیامة

ترجمه:

ساعتی بی ذکر خدای بر آدمی زاد نگذرد مگر روز قیامت بر آن حسرت خورد .

منبع:   کنز العمال ، ج 1 ، ص 424 ، ح1819


4- اشقی الاشقیاء من اجتمع علیه فقر الدنیا وعذاب الَخرة

ترجمه:

از همه بدبختان بدبختتر کسی است که فقر دنیا و عذاب آخرت را با هم دارد

منبع:   کنز العمال ، ج 6 ، ص 492 ، ح 16683

5- افضل الاعمال بعد الایمان ألتودد الی الناس

ترجمه:

بهترین کارها پس از ایمان به خدا دوستی با مردم است

منبع:   کنز العمال ، ج 9 ، ص 5 ، ح 24653

6- لا یُعجِبَنَّکُم إسلامُ رَجُلٍ حَتَّی تَعلَموا کُنهَ عَقلِهِ

ترجمه:

مسلمانیِ کسی شما را به شگفت نیاورَد تا آن گاه که حقیقت خِرَدش را در یابید

منبع:   مسند الشهاب ، ج 2 ، ص 88

7- ساعات الاذی فی الدنیا یذهبن ساعات الاذی فی الاخره

ترجمه:

ساعتهای آزار این دنیا ساعت‌های آزار آخرت را نابود می‌کند

منبع:   نهج الفصاحه

8- النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس .

ترجمه:

نگاه بد ، تیری زهر آگین از تیرهای شیطان است

منبع:   نهج الفصاحه ، ص 636 ، ح 3159

9- المؤمن اکرم علی الله عز وجل من بعض ملائکته

ترجمه:

مؤمن نزد خدا از بعض فرشتگان او عزیزتر است

منبع:   سنن ابن ماجه ، کتاب الفتن ، ح 3937

10- من کان فی حاجة اخیه ، کان الله فی حاجته

ترجمه:

هر که از پی حاجت برادر خویش باشد ، خدا از پی حاجت وی باشد .

منبع:   صحیح بخاری ، کتاب المظالم ، ح 2262

11- اخوف ما أخاف علی امتی الهوی وطول الامل .

ترجمه:

بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553

12- انی فیما لم یوح الی کاحدکم

ترجمه:

من درچیزهائیکه بمن وحی نرسیده مانند یکی از شما هستم

منبع:   نهج الفصاحه

14- ایاک ومصادقة الاحمق فانه یرید أن ینفعک فیضرک .

ترجمه:

از دوستی احمق بگریز ، که میخواهد به تو نفع رساند ولی ضرر میرساند .

منبع:   کنز العمال ، ج 16 ، ص 266 ، ح 44388

15- من المراة ان یکون بکرها جاریة

ترجمه:

از میمنت و خوش‏قدمی زن، این است که اولین فرزندش دختر باشد

منبع:   مستدرک الوسائل، ص‏111

16- تزوجوا النساء فانهن یأتین بالمال .

ترجمه:

زن بگیرید که زنان توانگری می آورند

منبع:   کنز العمال ، ج 16 ، ص 275 ، ح 44431

17- خیر الصداق ایسره .

ترجمه:

بهترین مهرها آن است که سبکتر باشد

منبع:   کنز العمال ، ج 16 ، ص 320 ، ح 44707

18- نعم الشفیع القرآن لصاحبه یوم القیامة .

ترجمه:

چه نیکو شفیعی است قرآن در روز قیامت ، برای کسی که قرآن خوانده باشد .

منبع:   کنز العمال ، ج 1 ، ص 540 ، ح 2422

19- المرض سوط الله فی الارض یؤدب به عباده

ترجمه:

بیماری تازیانه خدا در زمین است که به وسیله آن بندگان خویش را ادب میکند .

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 306 ، ح 6680

20- البطانة تقسی القلب .

ترجمه:

پرخوری دل را سخت میکند .

منبع:   نهج الفصاحه ، ص 222 ، ح 1111

21- من سره أن یستجیب الله له عند الشدائد والکرب فلیکثر الدعاء فی الرخاء

ترجمه:

هر که دوست دارد خدا هنگام سختی و مصیبت دعای وی اجابت کند ، هنگام گشایش دعا بسیار کند

منبع:   سنن ترمذی ، کتاب الدعوات ، ح 3304

22- لیس شیء اکرم علی الله تعالی من الدعاء

ترجمه:

هیچ چیز نزد خدا ، گرامی تر از دعا نیست .

منبع:   سنن ترمذی ، کتاب الدعوات ، ح 3292

23- لا یمنعن رجلا مهابة الناس ان یقوم بحق اذا علمه .

ترجمه:

ترس از مردم ، شما را از رعایت حقی که میدانید باز ندارد

منبع:   کنز العمال ، ج 15 ، ص 923 ، ح 43588

24- ان أسرع الدعاء اجابة دعوة غائب لغائب .

ترجمه:

دعایی که غایبی برای غایبی دیگر کند ، از همه دعاها زودتر مستجاب میشود .

منبع:   سنن ابی داود ، کتاب الصلاة ، ح 1312

ان الله تعالی یحب اذا عمل أحدکم عملا أن یتقنه .

ترجمه:

خداوند دوست دارد که وقتی یکی از شما کاری میکند آن را کامل کند .

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 907 ، ح 9128

25- انک لن تدع شیئا اتقاء الله عز وجل الا أعطاک الله خیرا منه

ترجمه:

اگر از ترس خدا از چیزی درگذری ، خداوند بهتر از آن را به تو خواهد داد .

منبع:   مسند احمد ، مسند البصریین ، ح 19813

26- اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت وماروت .

ترجمه:

از دنیا بپرهیزید ، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است

منبع:   کنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063

27- آیه المنافق ثلاث اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان

ترجمه:

نشان منافق سه چیز است سخن بدورغ گوید از وعده تخلف کند و در امانت خیانت نماید

منبع:   نهج الفصاحه

28- الهوا و العبوا فانی اکره ان یری فی دینکم غلظه

ترجمه:

تفریح کنید وباری کنید زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود

منبع:   نهج الفصاحه


 






تاریخ : دوشنبه 93/3/5 | 10:22 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

دوشیزه ای به نزد پیامبر آمد و از پدرش شکایت کرد که مرا به عقد پسر عمویم درآورده و من بدان راضی نیستم.
پیامبر فرمود: حال که چنین شده بدان راضی باش.
دختر گفت به او رغبت ندارم و نمی خواهم همسر او باشم.
پیغمبر فرمود در چنین صورتی می توانی شوهر دیگری اختیار کنی.
دختر وقتی چنین سخنی را شنید گفت:
اتفاقاً دوست دارم با پسر عمویم زندگی کنم.
ولی با این سؤال خواستم معلوم دیگران کنم که پدران حق ندارند دختران خود را بهر کس که خود مایل بودند داده و پیمان زناشوئی را یکطرفه امضاء نمایند.

ماخذ: تشکیل خانواده در اسلام- علی قائمی -  صفحه: 123






تاریخ : شنبه 93/1/30 | 6:59 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

مسئله ارتباط دختر و پسر (صحبت کردن، دوستی های خیابانی، رابطه تلفنی و اینترنتی و....) از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است که در آغاز این بحث، به دو نکته ی مهم آن اشاره می کنیم:
نکته ی اول:
ایام جوانی دوره ی شور احساسات، شوق جنسی و نشاط جسمی است. با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذابیت های ظاهری جنس مخالف زیادتر می شود. این بلوغ طبیعی، در پیدایش دوستی ها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایی دارد.
نکته دوم:
همه ما معتقدیم که انسان موفق کسی است که اهداف مشخص در زندگی داشته باشد و برای رسیدن به آن برنامه ریزی نماید و راه مناسب را انتخاب کند. یک جوان نیز، باید سعی کند راهی را انتخاب نماید که او را به یک زندگی ایده آل و سرشار از آرامش، کمال و شادی برساند.
انسان دارای نیازمندی های روحی و جسمی بسیاری است و برای رسیدن به تکامل و آرامش باید به هر دو بعد مادی و معنوی خود بپردازد؛ از طرفی دین اسلام دارای مجموعه قوانین کامل و جامعی است که به همه ی نیازمندی های انسان توجه نموده و در تعالیم خود، مصالح عمومی و سعادت دنیا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر این اساس، اسلام برای پاس داری از حریم پاک و جلوگیری از انحرافات، رعایت ضوابطی را در روابط دختر و پسر ضروری دانسته و آزادی مطلق و بدون حساب و دوستی ها و عشق بازی های مصطلح امروزی را ناپسند و مردود شمرده است. اسلام صحبت کردن زن و مرد را در مواردی ضروری و در جریان رسیدگی به کارهای روزمره ی زندگی حرام ندانسته است؛ اما برای پیش گیری از پیامدهای سوء احتمالی، آنان را از این گونه روابط بر حذر داشته است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَ لِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌبِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) «به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند! این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند.»[1]

در این آیه به صراحت دستور داده شده است که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه نکنند و از نگاه های هوس آلود پرهیز نمایند. به راستی، اگر به این آیه ی مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه نکنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آید؟
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
نِعمَ صارف الشهوات غضّ الابصار؛ «چشم پوشی از نگاه، بهترین عامل بازداری از شهوت است.»[2]
هم چنین، خداوند در قرآن خطاب به زنان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید:
(فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا) «به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید تا بیمار دلی در شما طمع نکند، و به گونه ای شایسته و معمولی سخن بگویید.»[3]
به راستی، آیا روابط میان دختران و پسران جوان، با آن میل و کشش جنسی که طبیعت سنّ جوانی است، از نگاه های آلوده و صحبت های هوس انگیز خالی و مبرّاست؟ آیا با در نظر گرفتن این کلام صریح الهی می توان حکم جواز این گونه روابط را صادر نمود؟
شاید عدّه ای مدّعی باشند که ارتباط مورد نظر ماست که از این مسائل به دور باشد! در پاسخ اینان باید گفت: اولاً تجربه و اعترافات زیاد مبتلایان خلاف این را ثابت کرده و ثانیاً اصرار و تأکیدهای فراوانی که امروزه بر این روابط می شود، شاهدی است بر این که انگیزه ی دیگری، هر چند غیر مستقیم و مخفی، در این کار موجود است؛ لذا ممکن است روابطی ایجاد شود که در ابتدا ظاهراً عاری از این گونه مسائل باشد، اما از آنجا که سن جوانی اوج کشش جنسی و عاطفی است؛ به تدریج و بر طبق طبیعت بشری، این روابط، آلوده به نگاه ها، صحبت ها و رفتاریهای هوس آلود می شود. علامه مجلسی در ضمن حدیثی نقل می کند:
«کسی که به حرام دستش را به دست زنی برساند، چون به صحرای محشر در آید، دستش بسته باشد؛ و کسی که با زنان نامحرم، خوش طبعی، شوخی و مزاح کند، خداوند در عوض هر کلمه، هزار سال او را در محشر حبس می کند؛ و اگر زنی راضی شود که مردی به حرام او را در آغوش بگیرد، ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید و یا با او خوش طبعی و شوخی کند، بر آن نیز گناهی همانند آن مرد است.»[4]
حال، قضاوت بر عهده ی خواننده محترم است که تشخیص دهد «آیا دوستی های تلفنی، رفت و آمدها و روابط میان دختر و پسر مشمول این آیات و روایات می شود یا خیر؟» آیا باز هم می توان ادعا نمود که این روابط بدون اشکال است؟
روابط دختر و پسر برای ازدواج

نکته ی دیگر
که وجود دارد این است که بعضی افراد این روابط را بدین صورت توجیه می کنند که «برای ازدواج، شناخت کامل لازم است و شناخت، بدون ارتباط ممکن نیست!»
در پاسخ باید گفت: بدون تردید، دختر و پسر باید با دیدی باز و با شناختی کامل از استعدادها و خصوصیّات شخصی، شخصیتی اخلاقی و فرهنگ یکدیگر، زندگی مشترک را شروع نمایند، تا در فراز و نشیب های زندگی هم راز و هم دل یکدیگر باشند؛ امّا شناختی کامل و دقیق است که با عقل و خرد و ارزیابی صحیح طرفین به دست آمده باشد؛ لذا باید سعی کنیم از پیش داوری و قضاوت درباره ی دیگران جداً بپرهیزیم؛ زیرا وقتی به کسی علاقه ی وافری داشته باشیم ضعف های او را نمی بینیم و اگر از ابتدا نگرش منفی درباره ی فردی داشته باشیم، خوبی هایش را در نظر نمی گیریم! بسیار روشن است که با دوستی ها و روابط خیابانی و تلفنی دختر و پسر که زیبایی ها و جذّابیت های ظاهری در آنها نقش زیادی دارد و در دنیای احساسات و عواطف غوطه می خورند، شناخت کامل از خصوصیات اخلاقی و سلیقه های فردی حاصل نمی شود.
البته، بعد از مطالعه، تحقیق و دقت های لازم، اگر شرایط مثبت بود و دختر و پسر واقعاً قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، می توانند برای اطمینان بیش تر و ایجاد هماهنگی و آمادگی برای آغاز زندگی، با نامزدی رسمی و شرعی (به صورت عقد موقت) به خواست خویش برسند.

پرهیزها و توصیه های لازم

1ـ باید به این نکته توجه کنیم که روابط آزاد دختر و پسر، نه تنها طرفین را به شناخت مورد نیاز نمی رساند، بلکه چه بسا سبب بدنامی و محرومیت از ازدواج مناسب و در خور شأن آنان می شود.

2ـ هم چنین، غوطه ور شدن در این نوع روابط، جوانانی را که باید در بهترین مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربه برای آینده ی خویش باشند، در اضطراب و هیجانات بی اساس نگه می دارد و با ایجاد فشارهای روحی و تشویش های درونی، آرامش را از آنان سلب می کند؛ هیچ گاه این جوانان طعم شیرین آرامش، شادی و رضایت را در زندگی خانوادگی نخواهند چشید و همیشه چشم طمع به دیگران خواهند داشت؛ و این دردی است خانمان سوز که درمانی ندارد! اگر نگاهی به کشورهای غربی و غرب زده که در این زمینه آزادی کامل دارند، بیندازیم، چیزی جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعی نمی یابیم!
3ـ علاوه بر این ها، دوستی ها و ازدواج هایی که بر این پایه چیده شده اند، بسیار متزلزلند؛ هفته نامه ها و مجلات خانوادگی مملو از غم نامه هایی است که دختر ها و پسرها درباره ی دوستی ها و ازدواج های ناکام خود می نویسند! بسیاری از آنان وقتی شور و اشتیاق اولیه شان برای زندگی فرود می نشیند و با واقعیت های زندگی بیش تر و بهتر روبه رو می شوند، با یکدیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت می نمایند و با عدم تفاهم در زندگی مشترک مواجه می شوند! کم نیستند زوج هایی که به خاطر این نوع ازدواج ها از هم جدا می شوند. واضح است که خود طلاق هم معضلی بزرگ است، هم برای اجتماع و هم برای آن خانواده ی از هم پاشیده!
4ـ از نظر روان شناختی ذهن در استرس ها و تنیدگی ها تمایل دارد، به گذشته خوش خود برگردد از آن جا که در این دوستی ها خوشی های موقتی وجود دارد. پس از ازدواج افراد هنگامی که با اختلاف و ناسازگاری روبرو می شوند، بجای حل مشکل دائماً به یاد گذشته خود با افراد متفاوت می افتند و سپس تنفر از هم دیگر پدید می آید.
5ـ تعالیم حیات بخش اسلام، راه درست و متعادل را به انسان نشان داده، و برای پیش گیری از روابط نامشروع دختر و پسر اصول و ضوابط اخلاقی و در دوره جوانی، ازدواج را توصیه نموده است.
6ـ طبق نظر مشاوران امور خانواده، پس از ازدواج حاصل از این دوستی ها خوره بدبینی به زندگی می افتد. مرد به زن و زن به مرد بدبین می شوند با این نگرش که از کجا معلوم او که در خارج از عرف و شرع با من دوست شد با دیگری دوست نشود.
7ـ در پایان، توصیه می شود، جوانان عزیز عفت و پاکدامنی پیشه کنند و دامان خود را به اینگونه روابط آلوده نسازند. و گام های اساسی برای پیشرفت و تعالی خود بردارند.

منابع کمکی:
1ـ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، نظر اسلام درباره روابط دختر و پسر، صباح، شماره 7ـ8.
2ـ احمدی، علی اصغر، روابط دختر و پسر، تهران، انجمن اولیا و مربیان.


[1] . نور، 30-31.
[2] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، (مکتبه الاعلام الاسلامی، 1371)، ج1، ص 72.
[3] . احزاب، 32.
[4] . علامه مجلسی، عین الحیوه، ص 140.

به نقل از سایت اندیشه قم






تاریخ : پنج شنبه 93/1/21 | 4:39 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

فضیل عیاض در ابتدای جوانی یکی از راهزنان و سارقان و غارتگران و دزدان و بدکاران و هرزه‎گران و عیاشان مشهور زمان خود بود که هر کس اسم او را می‎شنید، لرزه به اندامش می‎افتاد که در آن زمان حتّی سلطان و خلیفه‌ وقت هارون الرشید هم از دست او ناراحت بود و ترس داشت.
روزی از روزها سوار بر اسب آمد کنار نهری ایستاد تا اسبش آب بخورد که ناگهان چشمش به دختر بسیار زیبائی افتاد که مشک خود را به دوش گرفته و می‎خواست کنار نهر بیاید و آب بردارد.
عشق و محبّت آن دختر به قلبش رخنه کرد و چشم از آن دختر برنداشت تا وقتی که دختر مشک را پُر از آب کرد و راه خود را گرفت و رفت، به نوکران و بادمجان دورقاب چین‎هایش دستور داردتا او را تعقیب کرده و بعد به پدر و مادر دختر خبر دهند که دختر را شب آماده کرده و خانه را خلوت نموده زیرا فضیل، راغب آن زیبارو شده، نوکران فضیل پس از تعقیب آن دختر، به در خانه‌ ایشان رسیدند و در خانه را زدند و گفته‎های فضیل را به آنها ابلاغ نمودند.
تا این خبر به گوش پدر و مادر دختر رسید بسیار ناراحت و متوحّش و لرزان گردیدند و چون چاره‎ای نداشتند یک عده از پیران و ریش سفیدان شهر را دعوت کردند و با آنها مشورت نمودند که چه کنیم؟
آنها گفتند: بیا و دخترت را فدای یک شهر کن، زیرا اگر فضیل به مقصود خود نرسد، همه این شهر را به غارت برده و همه چیز را به آتش می‎کشد، پدر و مادر از روی ناچاری دختر را مهیا کرده و خانه را خلوت نمودند.
شب هنگام، فضیل وارد شهر شد و قلّاب و کمند انداخت، از بالای دیوار پشت بام به روی بامهای دیگر رفت و تا به خانه‌ دختر رسید همین که خواست وارد منزل معشوقه خود گردد، یک وقت صدائی شنید، خوب که گوش داد، شنید صدای قرآن می‎آید و یکی قرآن می‎خواند، توجّه خود را به این آیه جلب کرد. «أَ لَمْ یأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ».
آیا وقت آن نرسیده که قلوب مؤمنین به ذکر خدا خاضع و خاشع گردد. (دیگر دست از گناه بردارند و به یاد خدا باشند) این آیه چنان در او اثر کرد که زندگیش را بیکباره دگرگون ساخت و از نیمه راه برگشت و از دیوار فرود آمد و با کمال اخلاص و صفای دل گفت: پروردگارا، آری نزدیک شده، هنگام خضوع و خشوع و از همانجا جرقه نور خدا دل او را روشن کرد و با خدا رابطه برقرار نمود. انشاء‌ الله که جرقه‎های نور الهی دلهای ما را نیز روشن و منّور کند.

به نقل از پایگاه اندیشه قم






تاریخ : شنبه 92/11/26 | 3:50 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()

در راستای اعزام چند دانشمند به فیلادلفیا در آمریکا، من هم رفتم.

با دانشمندی ایرانی‌الاصل در آنجا برخورد کردم که در دوازده مجمع جهانی عضو بود.

به من گفت: هر روز لعنت می‌فرستم به کسی که مرا به آمریکا فرستاد.

پرسیدم: چرا؟ گفت: مثلاً، نیمه‌شب دیدم چراغ اطاق دخترم روشن است.

رفتم، ببینم آیا مشکلی دارد.

دیدم لندهوری در آنجا هست.

دخترم مرا به فحش گرفت که چرا بی‌اجازه به داخل اطاق آمدی.   

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت






تاریخ : جمعه 92/11/25 | 2:13 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.