شخصى با هیجان و اضطراب
به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت:
«درباره من دعایى بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقى بدهد،
که خیلى فقیر و تنگدستم.».
امام:
«هرگز دعا نمى کنم.».
- چرا دعا نمى کنید؟!.
«براى اینکه خداوند راهى براى این کار معین کرده است.
خداوند امر کرده که روزى را پى جویى کنید و طلب نمایید.
اما تو مى خواهى در خانه خود بنشینى
و با دعا روزى را به خانه خود بکشانى!»
مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج18، ص: 198
غیبت آن است که،
چیزی درباره کسی گفته شود که،
اگر به گوش وی برسد،
خوشش نیاید،
خواه آن گفته راجع به نقص و کاستی در بدن
یا دراخلاق (خلق خوی)
یا در گفتارها
و یا در رفتارهای مربوط به دین
یا دنیای او باشد،
بلکه حتی اگر مربوط به کاستیهایی درلباس یا خانه یا مرکب وی باشد.
گناهان زبان بر دوگونهاند:
نخست
گناهانی که بیشتر تباهی و پریشانی اخلاقی برای خود گناهکار دارند؛
اگرچه به لحاظ اجتماعی نیز تباهی آورند،
اما تباهی و پریشانی اخلاقی آنها بیشتر است؛
مانند سخنانِ گزافآلود و اغراق آمیز و سخنانی که برای خودنمایی و ریاکاری بر زبان جاری میشود.
دوم
گناهانی که افزون بر تباهی اخلاقی، که برای شخص گناهکار دارند،
مفاسد مهم و پریشانیهای مهیب اجتماعی نیز دارند و رواج و رونق بازار آنها جامعه را به زیانهایی جبران ناپذیر گرفتار میکند؛
مانند دروغ، سخنچینی، تملّق و چربزبانی و فتنهانگیزی.
بدگویی پشت سر دیگران نیز از این نوع است که در زبان دین و ادبیات شریعت، «غیبت» نامیده شده است.
روزی امام حسین (ع) از جائی عبور می کرد دید جوانی به سگی غذا می دهد،
به او فرمود: به چه انگیزه این گونه به سگ مهربانی می کنی ؟
او عرض کرد: من غمگین هستم ،
می خواهم با خشنود کردن این حیوان غم و اندوه من مبدل به خشنودی گردد،
اندوه من از این رواست که من غلام یک نفر یهودی هستم و می خواهم از او جدا شوم .
امام حسین (ع) با آن غلام نزد صاحب او که یهودی بود آمدند،
امام حسین (ع) دویست دینار به یهودی داد، تا غلام را خریداری کرده و آزاد سازد.
یهودی گفت :
این غلام را به خاطر قدم مبارک شما که به در خانه ما آمدی به شما بخشیدم
و این بوستان را نیز به غلام بخشیدم و آن پول مال خودتان باشد.
امام حسین (ع) هماندم غلام را آزاد کرد
و همه آن بوستان و پول را به او بخشید.
وقتی که همسر یهودی ، این بزرگواری را از امام حسین (ع) دید
گفت :من مسلمان شدم و مهریه ام را به شوهرم بخشیدم
و به دنبال او شوهرش گفت :
من نیز مسلمان شدم و این خانه ام را به همسرم بخشیدم.
داستان های شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی
رسول خدا (ص) فرمود:
ولیمه فقط در پنج مورد است:
در جشن عروسى
و در جشن ولادت
و در ختنه کردن
و در خرید خانه
و در بازگشت از حج.
لخصال / ترجمه فهرى، ج1، ص: 349
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431
عبد اللَّه بن میمون از امام صادق (ع)
و او از پدرانش از على (ع) نقل مى کند که عیسى بن مریم فرمود:
خوشا به حال کسى که:
سکوت او اندیشیدن
و نگاه او عبرت آموزى
و گستره او خانه اش باشد
و بر گناهانش بگرید
و مردم از دست و زبان او در امان باشند.
الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 431