کنیزی پیش امام حسین(ع) آمد
و به ایشان یک شاخه گل هدیه داد.
دید یک شاخه گل کَنده شده است.
گفت: بفرمایید آقا جان! آقا امام حسین (ع) بلند شد
و اینقدر احترام به این کنیز گذاشت.
بعد فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم.
کسانی آنجا بودند.
اعتراض کردند که آقا! شما به خاطر یک گل یک آدم آزاد می کنید؟
آن زمان برای آن آدم ثروت کلانی حساب می شد.
می فرمود: ما اهل بیت اینطور هستیم.
اهل بیت عجیب احترام می گذارند.
بگذارید انشاء الله روز قیامت فرا برسد
یا روز قیام آن کسی که منتظریم
بعد بیاید شما و کسانی که گریه کنان مادرش زهرا (س) بودید تحویل بگیرد.
و همه شما را شرمنده می کند.
آنقدر که فریادتان بلند شود و بگویید: آقا! ما که کاری نداریم.
آمدیم گوشه ی مجلس روضه برای آرامش دل خودمان نشستیم.
احترام به آدمها مقوله ی عجیبی در دین است.
به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت
امام صادق علیه السلام فرمودند:
لا یَنالُ شَفاعَتَنا مَن استَخَفَّ بِالصَّلاةِ؛
هرکس نماز را سبک بشمارد ،
به شفاعت ما دست نخواهد یافت.
فروع کافی، ج3، ص270
" وَ قالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ
فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ"
آن گاه از رفیقى که اهل نجاتش یافت
درخواست کرد که مرا نزد خواجه خود یاد کن
(باشد که چون بى تقصیرم بیند از زندانم برهاند)
اما شیطان از خاطر آن یار زندانى برد
که یوسف را نزد خواجه اش یاد کند،
بدین سبب در زندان چندین سال محبوس بماند.
(یوسف 42)ترجمه الهی قمشه ای
آنچه از دیدگاه مذهب اهل بیت(ع) مسلم به نظر می رسد؛
عصمت حضرت یوسف(ع) از خطا و عصیان است.
اما آنچه مبهم به نظر می رسد این است که؛
آیا توسل جستن یوسف(ع) به زندانی منافات با عصمت او ندارد؟
اگر قرآن و بیان اهلبیت(ع) را به طور همه جانبه توجه نماییم،
مسئله کمک جستن از وسایل مختلف امری است لازم و واجب .
همان گونه که با خوردن آب و نان زنده می مانیم،
رفع تهمت و حفظ جان خود ولو با توسل جستن به افراد،
در صورتی که در قالب یک تکلیف ثابت گردد امری واجب است.
بنابراین همانطور که صاحب تفسیر بزرگ المیزان به این مطلب پرداخته اند،
توجه یوسف به زندانی صرفا جهت رفع تهمت و حفظ جان وی بوده است.
روایات ذیل این آیه را نیز باید،
با توجه به صراحت آیات قرآن
و قرائن موجود یا مسکوت گذاشت
و یا اینکه به گونه ای که با عصمت پیامبری،
همچون یوسف(ع) منافات نداشته باشد به تأویل برد.
برای مطالعه دقیق تر رجوع نمایید به تفسیر المیزان ج11 ص 181
امام سجاد علیه السلام فرمود:
به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛
بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین،
تسلیم محض می باشد؛
پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد
از هر انحرافی در امان است
و هر که به وسیله ما هدایت یابد،
خوشبخت خواهد بود
و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد،
هلاک می گردد.
(مستدرک الوسایل: ج 17، ص 262، ح 25)
صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
ترجمه آیات : ما را بسوى صراط مستقیم هدایت فرما.
صراط آنانکه برایشان انعام فرمودى . نه آنانکه برایشان غضب کردى و نه گمراهان .
معنى صراط
بیان (اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم ) الخ ، معناى کلمه (هدایت ) از بیانیکه در ذیل (صراط) از نظر خواننده مى گذرد معلوم میشود.
و اما صراط، این کلمه در لغت به معناى طریق و سبیل نزدیک بهمند، و اما از نظر عرف و اصطلاح قرآن کریم ، باید بدانیم که خدایتعالى صراط را وصف استقامت توصیف کرده ، و آنگاه بیان کرده که این صراط مستقیم را کسانى مى پیمایند که خدا بر آنان انعام فرموده .
و صراطى که چنین وصفى و چنین شانى دارد، مورد درخواست عبادت کار، قرار گرفته ، و نتیجه و غایت عبادت او واقع شده ، و بعبارت دیگر، بنده عبادت کار از خدایش درخواست مى کند که عبادت خالصش در چنین صراطى قرار گیرد.
چند مقدمه براى توضیح و تفسیر (اهدنا الصراط المستقیم )
ادامه مطلب...