1- ...محضر امام صادق علیه السّلام عرض کردم:
بسا من محزون یا مسرور مى گردم
و منشأ آن نه اهل و نه مال و نه فرزند مى باشد
و هیچ سببى برایش نمى بینم، جهت آن چیست؟
حضرت فرمودند:
سبب آن هیچ کس نبوده و جهتش صرفا همین است که با انسان فرشته و شیطانى مى باشند
پس هر گاه سرور و نشاط بر انسان عارض شود از ناحیه نزدیک شدن فرشته به او است
و هر زمان که حزن و غم او را فرا گیرد به خاطر نزدیک شدن شیطان به وى مى باشد
و دلیل بر آن فرموده حقّ تبارک و تعالى است:
شیطان به شما وعده فقر و بى چیزى داده
و وادارتان مى کند به اعمال زشت
ولى حقّ تبارک و تعالى به شما وعده آمرزش و احسان مى دهد
و او رحمت بى منتها بوده و به همه امور دانا است.
2- ...من با یکى از اصحاب وارد بر امام صادق علیه السّلام شدیم، محضرش عرض کردم:
اى فرزند رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فدایت شوم:
گاهى مغموم و محزون شده بدون این که سببى برایش سراغ داشته باشم، جهت آن چیست؟
حضرت فرمودند:
حزن و سرورى که به شما مى رسد از ناحیه ما است
زیرا هر وقت ما محزون یا مسرور شویم به واسطه آن شما نیز محزون و مسرور مى گردید
و جهتش آن است که ما و شما از یک نور یعنى نور حقّ عزّ و جلّ مى باشیم،
حقّ جلّ و على طینت ما و شما را یکى قرار داده و اگر طینت شما به حال خود واگذارده مى شد
به همان نحو که اخذ و برداشته شده محققا ما و شما یکسان مى بودیم
ولى طینت شما با طینت دشمنانتان ممزوج شده و بدین ترتیب از مرحله و مرتبه تساوى با ما خارج شدید
و اگر این معنا اتّفاق نمى افتاد هرگز گناهى از شما سر نمى زند.
راوى مى گوید: محضر مبارکش عرضه داشتم:
فدایت شوم آیا طینت و نور ما به اصل و ابتدائش بر مى گردد؟
حضرت فرمودند: آرى، به خدا سوگند.
به من بگو این شعاع درخشان قرص آفتاب وقتى طلوع و ظهور پیدا مى کند
آیا به قرص متّصل بوده یا از آن جدا مى باشد؟
عرض کردم: فدایت شوم، شعاع جدا از قرص مى باشد.
فرمود: وقتى قرص آفتاب غروب نمود و سقوط کرد
و زیر افق رفت شعاع مگر برنگشته
و به آن متّصل نشده همان طورى که ابتداء و قبل از طلوع متّصل به آن بود؟
عرض کردم: آرى.
فرمود: به خدا سوگند شیعیان ما همین طور بوده و از نور خدا خلق شده و به همان نور بازمى گردند
به خدا سوگند روز قیامت شما به ما ملحق مى شوید
و ما به طور قطع شفاعت خواهیم نمود و شفاعت مان پذیرفته مى شود.
و به خدا قسم شما نیز شفاعت کرده و شفاعت تان مقبول مى گردد،
و نیست احدى از شما مگر آن که از جانب چپش دوزخى و از سمت راستش بهشتى بپا مى گردد
پس دوستانش را به بهشت و دشمنانش را به دوزخ داخل مى کند.
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص: 329
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 68
کل بازدیدها: 812543