داستان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط:
جناب شیخ لذّت بردن از غیر خدا را گناه می دانست،
روزی در گرمای شدید تابستان با بادبزن های دستی قدری خود را باد زد،
همین که احساس خنکی نمود،
بلافاصله گفت:
« وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ
وَ مِنْ کُلِّ رَاحَةٍ بِغَیْرِ اُنْسِکَ
وَ مِنْ کُلِّ سُرُورٍ بغَیْرِ قَرْبِکَ
وَ مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طَاعَتِکَ.»
به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت
تاریخ : شنبه 93/6/29 | 3:51 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
آخرین مطالب
جستجو
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 206
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 808191