سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیرمردی بود هشتاد ساله و زشت، بینی بزرگ با لب‌های برگشته،
با این احوال در سن پیری ازدواج کرد،
از عروس پرسیدند راضی هستی؟
 گفت: خیلی،
هم من به او احترام می‌گذارم هم او به من،
 گفتند: چطور؟
گفت: من به او احترام می‌گذارم چون احترام بزرگتر واجب است،
 او به من احترام می‌گذارد چون من از او زیباترم!

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت






تاریخ : جمعه 93/6/7 | 2:54 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.