روایت شده است که جابر بن عبد اللَّه انصارى رضى اللَّه عنه در اواخر عمرش به ضعف پیرى و ناتوانى مبتلا شده بود.
امام باقر علیه السّلام به دیدنش رفت و احوالش را پرسید،
جابر گفت: من در حالى هستم که پیرى را بر جوانى و مرض را بر سلامت و مرگ را بر زندگى ترجیح مى دهم.
امام باقر علیه السّلام فرمود:
اى جابر! من این چنین نیستم که چیزى را بر چیز دیگر ترجیح دهم،
پس اگر خدا مرا پیر کند پیرى را دوست دارم
و اگر جوان قرار دهد جوانى را دوست دارم
و اگر مرا مریض کند مرض را دوست دارم
و اگر شفایم دهد شفا و سلامت را دوست مى دارم
و اگر بمیراند مردن را دوست مى دارم
و اگر زنده نگه دارد زندگى را دوست مى دارم
خلاصه آن چه را که خداوند بخواهد تسلیم او هستم.
وقتى جابر این کلام را از امام شنید
(پى به اشتباه خود برد و فهمید که ترجیح دادن در برابر خواسته خدا اعمال نظر کردن است)
برخاست و صورت حضرت را بوسید و گفت:
حقا که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله راست گفت که فرمود:
اى جابر! تو زنده مى مانى و پسرم را که هم اسم من است مى بینى و او علم را مى شکافد همان گونه که گاو زمین را مى شکافد
و به همین جهت شکافنده علم اولین و آخرین نامیده شده است.»
آرام بخش دل داغدیدگان، ص: 206
بازدید امروز: 86
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 808071