آیه اللّه محمّد هادی معرفت از فضلاء حوزه علمیّه قم از دورانی که امام در عتبات تبعید بودند چنین می گوید: یک دفعه در محضر امام خمینی رحمه الله علیه نشسته بودیم . عدّه ای از ایران آمده بودند و برای ایشان سهم امام آورده بودند. پول زیادی بود. در همان جلسه می خواستند پول را به خدمت ایشان بدهند. آنها به امام گفتند: می خواهیم در محل یک مسجد بسازیم . اجازه بدهید مقداری از این پول را آنجا صرف کنیم . ایشان با کمال صلابت و سختی گفتند: ابداً اجازه نمی دهم ! آنها التماس می کردند. نوعاً انسان با کسی که می خواهد پولی بدهد تند نمی شود ولی امام تند شدند. فرمودند: جزء شئون اسلامی مسلمانان هر منطقه است که برای خودشان مسجدی بنا کنند. این از شئون اسلامی مسلمانان است . مسلمانانی که در مکانی زندگی می کنند نباید مسجد داشته باشند؟ آیا مهری را که می خواهی داخل جیب بگذاری وبا آن نماز بخوانی باید من بخرم ؟ تو می خواهی نماز بخوانی ، باید مهرش را هم خودت بخری . در یک منطقه ای که عدّه ای مسلمان هستند نیاز به مسجد دارند. من از سهم امام چطور اجازه بدهم که شما در شئون زندگی خودتان مصرف کنید؟ بالاخره امام به آنها پول ندادند. آن وقت فرمودند: آری ! اگر یک منطقه ای فرض کنید بهایی نشین باشد که مسجد ساختن در آنجا برای دعوت به دین است ، تبلیغ دین است آن حسابش جداست. داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی
به نقل از پایگاه اندیشه قم
بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 344
کل بازدیدها: 808366