ابلهی در بستر مرگ بود . گفت : جستجو کنید تا کفنی کهنه برای من پیدا کنید.
گفتند : کفن کهنه به چه دردت می خورد؟
گفت : پس از مردنم مرا در آن بپیچید و در گور بگذارید تا وقتی که نکیر و منکر در شب اول قبر به سراغم می آیند و کفن کهنه را می بینند ، گمان کنند که زمان زیادی از مردنم می گذرد و از من سؤال و جواب نکنند !
(به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت)
تاریخ : دوشنبه 92/10/30 | 10:10 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
آخرین مطالب
جستجو
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 307
کل بازدیدها: 807105