امام سجاد علیه السلام ...فرمود:
... و حق نفست بر تو این است که
آن را در راه فرمانبردارى از خداى عزوجل به کار وادارى .
و حق زبان این است که
او را بزرگتر و شریف تر از آن بدانى که ناسزا گوید
و او را به خیر و ترک سخنان زائد و بى فائده
و نیکى به مردم و گفتار نیک درباره مردم عادت دهى.
نام کتاب : جهاد با نفس نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره مترجم : على افراسیابى.
از امام سجاد علیه السلام روایت است که فرمود:
حق خداى بزرگ بر تو این است که تنها او را پرستش کنى
و چیزى را شریک او به شمار نیاورى
پس هر گاه از روى اخلاص و صفاى باطن چنین کنى
خداى سبحان بر خود لازم مى داند که امر دنیا و آخرتت را کفایت کند.
نام کتاب : جهاد با نفس نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره مترجم : على افراسیابى.
در وصیت امیرالمؤ منین علیه السلام به فرزندش محمد بن حنفیه آمده است.
حضرت فرمود: اى پسر دلبندم !
چیزى را که نمى دانى مگو
بلکه هر چیزى را هم که مى دانى بر زبان میاور
زیرا خداوند بر تمامى اعضاى تو امورى را واجب ساخته
که بوسیله آنها در روز قیامت بر علیه تو حجت و دلیلى مى آورد
و از تو درباره آنها مى پرسد
و آنها را پند و نصیحت نموده و بیم داده و ادب آموخته
و رها وا نگذارده ...
پس اینها که گفته شد چیزهایى است که خداوند بر اعضاى تو واجب ساخته است
پس از خدا بترس اى فرزندم
و اعضاى خود را در راه اطاعت و خوشنودى او به کار گیر
و بر حذر باش از اینکه خداى تعالى تو را در حال انجام معصیتش ببیند
یا تو را در طاعت خویش نیابد
پس در نتیجه از زیانکاران باشى
و بر تو باد که به خواندن قرآن بپردازى
و به آنچه در قرآن است عمل کنى
و واجبات و قوانین و حلال و حرام
و امر و نهى آن را لازم شمرى
و با قرآن به شب زنده دارى بپردازى
و در شب و روزت آن را تلاوت کنى
زیرا قرآن عهد و پیمانى است از جانب خداى تبارک و تعالى با بندگانش
پس بر هر مسلمانى واجب است که در هر روز نظر به این پیمان الهى بیفکند
اگر چه به پنجاه آیه آن
و بدان که درجات بهشت به عدد آیات قرآن است
پس زمانى که روز قیامت شود
به قارى قرآن گفته خواهد شد که بخوان و بالا رو
پس در بهشت بعد از پیامبران و صدیقان کسى درجه اش بالاتر از درجه قارى قرآن نیست .
نام کتاب : جهاد با نفس نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسى که به دین خداوند اقرار و اعتراف کند مسلمان است
و کسى که به آنچه که خداوند به آن امر نموده است عمل کند مؤ من است .
اءبى بصیر گوید:
به امام باقر علیه السلام عرض کردم :
خیثمه به ما خبر داد که از شما درباره ایمان پرسیده است و شما پاسخ داده اید که :
ایمان عبارت است از:
اعتقاد به خدا
و تصدیق نمودن به کتاب خدا
و نافرمانى نکردن خدا،
حضرت فرمود: آرى خیثمه درست گفته است .
جمیل بن دراج گوید:
از امام صادق علیه السلام درباره ایمان پرسیدم حضرت فرمود:
ایمان عبارت است از
گواهى دادن به اینکه هیچ معبودى جز خدا نیست
و اینکه محمد صلى الله علیه و آله فرستاده اوست .
جمیل گوید: عرض کردم : آیا این گواهى دادن ، عمل شمرده مى شود؟
حضرت فرمود: آرى ،
دوباره عرض کردم :
پس عمل از ایمان است ؟
حضرت فرمود:
ایمان جز به وسیله عمل براى شخص ثابت نمى گردد
و عمل نیز برخاسته از ایمان است.
نام کتاب : جهاد با نفس
نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى.
از امام صادق علیه السلام در حدیثى طولانى روایت است که فرمود:
خداوند ایمان را بر تمامى اعضاى فرزند آدم واجب ساخت
و آن را بر اعضاى او تقسیم و در تمامى آنها پخش نمود.
پس هیچ عضوى از اعضاى وى نیست جز اینکه ایمانى بر عهده او نهاده شده
که آن ایمان غیر از ایمانى است که بر عهده عضو دیگر قرار داده شده است .
- سخن امام علیه السلام ادامه دارد تا آنجا که مى فرماید:-
اما آن ایمانى که بر قلب واجب گشته ،
اقرار نمودن و معرفت یافتن و پیمان بستن و خوشنودى و تسلیم
در برابر اینکه هیچ معبودى جز الله نیست او یگانه است و شریکى ندارد
معبودى یکتا که مصاحب و فرزندى ندارد
و اینکه محمد صلى الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست ،
و اقرار نمودن به هر پیامبر با کتابى که از جانب خداوند آمده است
و این همان اقرار و معرفتى است که خداوند بر قلب واجب ساخته است و عمل قلب همین است...
پس این همان اعتراف و معرفتى است که خداوند بر قلب واجب ساخته
و کار قلب همین است و این اقرار و معرفت ، به منزله سر ایمان است .
و خداوند بر زبان ،
گفتن و اقرار نمودن به ایمانى را که قلب را بر آن پیمان بسته است را واجب نمود،...
پس این گفتن و اقرار نمودن همان چیزى است که خداوند بر زبان واجب ساخته است و عمل زبان همین است .
و خداوند بر گوش
واجب ساخت که از گوش فرا دادن به چیزى که خداوند آن را حرام نموده است دورى کند
و از شنیدن آنچه که شنیدنش بر او حلال نیست و مورد نهى خداوند عزوجل است خوددارى نماید
و به آنچه که شنیدنش خداى را خشمگین مى کند گوش مسپارد. ...
پس این همان ایمانى است که خداوند بر گوش واجب ساخته است که به آنچه که بر او حلال نیست گوش ندهد و عمل گوش همین است و این از ایمان است .
و بر چشم
واجب ساخت که به آنچه که خداوند بر او حرام نموده نظر نکند
و از دیدن آنچه که دیدنش مورد نهى الهى است خوددارى کند
و عمل چشم این است و این از ایمان است .
..... این آن چیزى است که خداوند بر چشمان واجب ساخته
که این فرو بستن چشم از حرام ، عمل چشم است و این از ایمان است .
و خداوند بر دو دست
واجب ساخت که آدمى با دو دست خود به سوى حرام روى نیاورد
و به وسیله آن دو در به جاى آوردن دستور الهى بکوشد که خداوند بر آن دو امورى را واجب ساخته است از قبیل پرداخت صدقه و ارتباط با خویشاوندان و جهاد در راه خدا و تهیه و استعمال طهور براى نمازها، ....
این آن چیزى است که خداوند بر دو دست واجب نموده زیرا زدن کار دستهاست .
و خداوند بر دو پا
واجب ساخت که به وسیله آن دو به سوى هیچ یک از معاصى نشتابى
و واجب کرد که به سوى آنچه که مورد رضایت الهى است گام بردارى ....
و خداوند بر چهره
واجب ساخت که در شب و روز در هنگامه نماز براى او به خاک افتد ...
راوى مى گوید:
حضرت در ادامه فرمود:
پس کسى که خداوند را در حالتى ملاقات کند که اعضاى خود را حفظ نموده
و به واجبات الهى در مورد هر عضوى از اعضایش وفا کرده
خداوند عزوجل را با ایمان کامل ملاقات کرده است
و او اهل بهشت است
اما کسى که در مورد واجبى از واجبات خیانت کرده
یا از دستور الهى سر باز زده خداوند را با ایمان ناقص دیدار خواهد کرد.
و بدانید که مؤ منان ، با ایمان کامل به بهشت داخل مى شوند
و کسانى که در انجام واجبات کوتاهى نموده اند با ایمان ناقص به دوزخ وارد مى گردند.
نام کتاب : جهاد با نفس
نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى.
... امام صادق علیه السلام
و او ازپدرانش - که بر همگى درود باد - روایت است که فرمود:
در سفارش پیامبر اکرم صلى اللهعلیه و آله
به على علیه السلام آمده است که فرمود:
اى على ! برترین جهاد آن است که
کسى صبح کند در حالى که
تصمیم ستم نمودن به احدى را نداشته باشد.
از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
کسى که در هنگام فریفته شدن به چیزى
و هنگام ترس
و زمانى که میل به چیزى پیدا مىکند
و یا خشمگین
و یا خوشنود مى گردد
مالک نفس خویش باشد (خود را نگاه دارد)
خداوندبدن او را بر آتش حرام مى گرداند.
نام کتاب : جهاد با نفس
نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى.
از سخنان رسول خدا صلى الله علیه و آله است که فرمود:
توانمند کسى است که
بر نفس خویش چیره شده باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسى که اندرز دهنده اى از درون قلب خود
و بازدارنده اى از درون جان خود نداشته باشد
و همدمى ارشادگر با او نباشد
دشمنش (که همان هواى نفس و شیطان است )
بر گردن او چیره مى گردد.
نام کتاب : جهاد با نفس
نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى
هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب جهاد النفس «وسایل الشیعه » را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید بعد از یک سال خواهید دید که حتما عوض شده اید مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی می کند. |
«از رهنمودهای عالم ربانی آیت الله شیخ محمدتقی بهجت دامت برکاته» |
1- امام صادق علیه السلام فرمود:
نفست را به خاطر خودت به زحمت و مشقت بیانداز
زیرا اگر چنین نکنى دیگرى خودش را براى تو به زحمت نمى افکند.
2- امام صادق علیه السلام به مردى فرمود:
قلبت را (براى خودت ) به مثابه همدمى مهربان
و به منزله فرزندى که با تو دوستى خالصانه دارد قرار ده
و دانشت را همچون پدرى که از او پیروى مى کنى
و نفست را همانند دشمنى که با او به پیکار برخاسته اى
و مال و دارایى ات را
امانت و عاریتى بدان که آن را (باید به صاحبش ) برگردانى .
نام کتاب : جهاد با نفس
نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره
مترجم : على افراسیابى
...بحضرت صادق علیه السّلام که:
گاهى با بعضى از مردم سخن می گویم
و هنوز قسمتى از مطلب خود را نگفته ام مى بینم تمام مطلب مرا فهمیده،
و با بعضى دیگر از مردم تکلم می نمایم
و هر وقت تمامى مطلب خود را گفتم
آن وقت به همان نوع که با او سخن گفته ام سخن مرا مى فهمد و تکرار می کند،
و گاه با بعضى از مردم مطلبى را می گویم
با اینکه تمام آن را می گویم و مطلب من به پایان می رسد باز او نمى فهمد،
بلکه می گوید تکرار کن زیرا نفهمیدم.
آن حضرت فرمود:
اى اسحاق میدانى علت و منشأ و جهت این اختلاف فهم مردم را؟
عرض کردم نمی دانم یا ابن رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلّم (سرّ آن را بیان فرمائید).
فرمود:
آنکه با او تکلم می نمائى و هنوز کلام تو تمام نشده،
کلام و مطلبت را مى فهمد و درک می کند،
او آن کسى است که عقلش
با نطفه (که از آن خلق شده) عجین و سرشته شده و مخلوط گردیده،
و آن کسى که تو با او سخن می گوئى و بعد از اتمام سخن تو مطلبت را درک می کند و مى فهمد،
او آن کسى است که ترکیب شده
و عطا گردیده است عقل باو هنگامى که در شکم مادر بوده
(یعنى پس از انعقاد نطفه در رحم عقل باو عنایت شده).
و آن کسى که بعد از تمام شدن کلام تو بگوید مطلب را تکرار کن که نفهمیدم چه گفتى،
او آن کسى است که بعد از بزرگ شدن
(و در اوایل تمیز و رشد و بلوغ) باو اعطاء عقل شده .
علل الشرائع-ترجمه مسترحمى، ص: 226