امام علی (ع):
بدانید که یکى از بلاها تهیدستى است و بدتر از تهیدستى بیمارى تن است و بدتر از بیمارى تن بیمارى دل است .
بدانید که از نعمتهاست گشایش در مال و برتر از گشایش در مال تندرستى است و برتر از تندرستى پرهیزگارى است .
نهج البلاغه حکمت 381
ترجمه عبدالحمید آیتی
امام علی (ع) به مردى که در حضور او استغفر الله گفته بود، فرمود:
مادرت در عزایت بگرید، آیا مى دانى استغفار چیست استغفار درجه بلند مرتبگان است و آن را شش شرط است ، نخست پشیمانى برگذشته . دوم ، عزم بر ترک بازگشت به طور همیشه . سوم ، اینکه حقوق مردم را ادا کنى تا با خداى عارى از هر گناهى دیدار نمایى . چهارم ، هر واجبى را که بر عهده تو بوده و انجامش نداده اى ، به جاى آورى . پنجم ، آنکه گوشتى را که در گناه بر پیکرت روییده ، در غمها و اندوهان آب کنى تا پوستت به استخوانت بچسبد و میان پوست و استخوان گوشت تازه بروید. ششم ، جسم خود را رنج طاعت بچشانى ، همچنان ، که بر او حلاوت معصیت چشانده بودى . در این هنگام بگوى استغفر الله .
حکمت 409
ترجمه عبدالحمید آیتی
امام علی (ع):
هر که باطن خود را نیکو سازد، خداوند هم ظاهرش را نیکو جلوه دهد. هر که براى دینش کار کند، خداوند کار دنیایش را کفایت کند و هر که رابطه خود را با خدا نیکو گرداند، خداوند، رابطه او را با مردم نیکو گرداند.
نهج البلاغه حکمت:415
ترجمه عبدالحمیدآیتی
اواخر آن شب زمستانى، مسافران در ایستگاه اتوبوس به انتظار ماشین ایستاده بودند. مردى تنومند با چهرهاى غیر عادى، به همراه طفل شش سالهاش در کنار دیگر مسافران منتظر آمدن اتوبوس بود. حالت سرگیجه و تهوع، آن طفل بى چاره را راحت نمی گذاشت. تااینکه حال آن طفل معصوم بدتر شد و در کنار خیابان استفراغ کرد. همه فکر مى کردند غذایى آلوده کودک را مسموم کرده است.
کنجکاوى، یکى از مسافران را واداشت از پدر طفل بپرسد فرزندش چه مرضى دارد.
آن مرد پس از کمى سکوت با صداى درشتى گفت: فرزندم مریض نیست. امشب او را به مجلس عیش و نوش یکى از دوستانم بردم و على رغم میل کودک، به او شراب خوراندم!
گفتار فلسفی(کودک) ج2،ص52-
به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مولف:مرتضی بذر افشان
حضرت امام حسن مجتبى(ع) هر از گاهى فرزندان را دور خود جمع می کرد و آنان را نصیحت مى نمود. روزى فرزندان خود و فرزندان برادرش را فرا خواند. کودکان قبل از شرفیاب شدن به حضور امام، نمى دانستند ایشان به چه قصدى آنها را دعوت کرده است، ولى خوشحال بودند که هر وقت نزد امام مى روند، با دست پر بازمى گردند.
همه کودکان که دور امام(ع) گرد آمدند، امام(ع) فرمود: «همه شما، کودکان امروز هستید و امید مى رود که بزرگان اجتماع فردا نیز باشید؛ پس دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید.»
بحارالانوار ج2 ص 152 به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مرتضی بذر افشان
می گویند: زنى دیوانه شد و او را به دارالمجانین(دیوانه خانه) بردند. براى معالجه اش هر کار کردند فایده اى نبخشید.
این زن هر روز صبح، دیوانه ها را دور خودش جمع مى کرد و مى گفت:
«من یک شوهر زیبا دارم. یک پسر و یک دختر خوشگل دارم. ماشین سوارى قشنگى داریم. عصر به عصر که شوهرم از سر کار مى آید، پشت فرمان ماشین مى نشیند و من و بچه ها هم عقب ماشین مى نشینیم. از قصرمان که در شمیران است مى رویم به ویلایى که داریم و در آنجا تفریح مى کنیم...».
بعد از تحقیقات درباره کودکى این زن، معلوم شد که وى در زمان درس خواندن آمال و آرزوهاى عجیبى داشته است.
مثلاً آرزو داشته است که شوهر آینده اش یک ادارى عالى رتبه و خوش قیافه باشد، بچه هاى آنها، قصر و ویلایشان، ماشین و ... چنین و چنان باشد.
سالها با این آرزوها زندگى مى کند تا این که از قضا به همسرى مردى عادى، فاقد زیبایى و ثروت در مى آید.
زندگى مشترکشان را در خانه اى کوچک و اجاره اى آغاز مى کنند و صاحب فرزند نیز نمى شوند.
عملى نشدن آرزوها، چنان روان زن بیچاره را آزار مى دهد تا سرانجام دیوانه اش مى کند.
حسین مظاهرى، تربیت فرزند در اسلام، ص 144 .
به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مولف:مرتضی بذر افشان
1) مردم از شر او در امان،و به خیر او امیدوار باشند
2) زیادی مالش را در راه خدا خرج می کند
3) از حرف زدن زیادی خود داری می کند
4) از مال دنیا قناعت نماید
5) تمام عمر خود از تحصیل علم سیر نشود
6) با رضای خدا رفتار کردن محبوبتر باشد نزد او از رفتار کردن با رضای مردم
7) احسان و خوبی مردم را نسبت به خودش زیادتر می داند و احسان و خوبی خود را
به مردم کمتر حساب می کند
8) همه مردم را در نظرش بهتر از خود می داند
خواص و شرایط روحی و جسمی
از گفتار ائمه معصومین(ع)
بر گرفته از کتاب گنجهای معنوی « رضا جاهد »
1) قرآن خواندن از رو
2) کندر خوردن
3) خوردن به
4) پوشیدن کفش زرد
5) سرمه کشیدن
6) خضاب نمودن با حنا
7) تراشیدن موی سر از بیخ
8) مسواک نمودن
9) پیاز خوردن
10 ) شستن دست بعد از طعام
11 ) مرزه با نمک خوردن
12 ) سیاه دانه با گردن خوردن
13 )گوشت خوردن
14 )نظر کردن به گیاهان سبز و سبزه
15 )نظر کردن در آب روان و دریا
16 )نظر کردن در صورت زیبا
17 )نماز شب خواندن
18 )گرفتن ناخنها در روز پنج شنبه
منبع:کتاب خواص و شرایط روحی و جسمی
از گفتار ائمه معصومین(ع)
چند روزی بود مونده بودم چطوری حرف دلمو ثبت کنم!
اما همینکه به یادم افتاد دیدم نوشتنش خیلی سخته!
با خودم گفتم برای خالی نبودن عریضه چیزی باید تقدیم دلم کنم!
و آن اینه که:
«آن زمانی که می تونستم سودی نداشت چون که نمی دونستم و حال که می دونم چه سود که نمی تونم!!!»
از حضرت على (ع) جویا شدند: معناى تقوا و پرهیزگارى چیست ؟ حضرت فرمود: کسى را مى توان با تقوا گفت : که مثلا اگر کلّیه اعمال و رفتارهاى او را در میان یک طَبَق بگذارند و بدون اینکه سرپوشى روى آن طَبَق انداخته باشند آن را در اطراف جهان بگردانند او عملى انجام نداده باشد که باعث شرمندگى وى گردد و بدین علّت لازم شود که آن را پنهان نماید.(8) و نیز آن بزرگوار مى فرماید:
تقوا آن است که انسان اصرار بر معصیت را ترک نماید و به وسیله عبادت هم مغرور نشود.
نام کتاب : زبده القصص
مؤ لف : على میرخلف زاده