سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با اینکه مجموع سرگذشت این پیامبر شکیبا تنها در چهار آیه این سوره(41تا 44 سوره ص) آمده، اما همین مقدار که قرآن بیان داشته الهام‏بخش حقایق مهمى است:

الف: آزمون الهى آن قدر وسیع و گسترده است که حتى انبیاء بزرگ با شدیدترین و سخت‏ترین آزمایشها آزموده مى‏شوند، چرا که طبیعت زندگى این‏ جهان بر این اساس گذارده شده، و اصولا بدون آزمایشهاى سخت استعدادهاى نهفته انسانها شکوفا نمى‏شود.

ب:" فرج بعد از شدت" نکته دیگرى است که در این ماجرا نهفته است هنگامى که امواج حوادث و بلا از هر سو انسان را در فشار قرار مى‏دهد، نه تنها نباید مایوس و نومید گشت، بلکه باید آن را نشانه و مقدمه‏اى بر گشوده شدن درهاى رحمت الهى دانست، چنان که امیر مؤمنان على ع مى‏فرماید: عند تناهى الشدة تکون الفرجة، و عند تضایق حلق البلاء یکون الرخاء: " به هنگامى که سختیها به اوج خود مى‏رسد فرج نزدیک است، و هنگامى که حلقه‏هاى بلا تنگ‏تر مى‏شود راحتى و آسودگى فرا مى‏رسد"

ج: از این ماجرا به خوبى بعضى از فلسفه‏هاى بلاها و حوادث سخت زندگى روشن مى‏شود، و به آنها که وجود آفات و بلاها را ماده نقضى بر ضد برهان نظم در بحث توحید مى‏شمرند پاسخ مى‏دهد، که وجود این حوادث سخت گاه در زندگى انسانها از پیامبران بزرگ خدا گرفته، تا افراد عادى یک ضرورت است، ضرورت امتحان و آزمایش و شکوفا شدن استعدادهاى نهفته، و بالآخره تکامل وجود انسان.

لذا در بعضى از روایات اسلامى از امام صادق ع آمده است:ان اشد الناس بلاء الانبیاء ثم الذى یلونهم الامثل فالامثل: " بیش از همه مردم پیامبران الهى گرفتار حوادث سخت مى‏شوند، سپس کسانى که پشت سر آنها قرار دارند، به تناسب شخصیت و مقامشان" و نیز از همان امام بزرگوار ع نقل شده که فرمود: ان فى الجنة منزلة لا یبلغها عبد الا بالابتلاء: " در بهشت مقامى هست که هیچکس به آن نمى‏رسد مگر در پرتو ابتلائات و گرفتاریهایى که پیدا مى‏کند"

د: این ماجرا درس شکیبایى به همه مؤمنان راستین در تمام طول زندگى مى‏دهد، همان صبر و شکیبایى که سرانجامش پیروزى در تمام زمینه‏هاست، و نتیجه‏اش داشتن" مقام محمود" و" منزلت والا" در پیشگاه پروردگار است.

ه: آزمونى که براى یک انسان پیش مى‏آید در عین حال آزمونى است براى دوستان و اطرافیان او، تا میزان صداقت و دوستى آنها به محک زده شود که تا چه حد وفادارند، ایوب هنگامى که اموال و ثروت و سلامت خود را از دست داد دوستانش نیز خسته و پراکنده شدند، و دوستان و دشمنان زبان به شماتت و ملامت گشودند، و بهتر از هر زمان خود را نشان دادند، و دیدیم که رنج ایوب از زبان آنها بیش از هر رنج دیگر بود، چرا که طبق مثل معروف زخمهاى نیزه و شمشیر التیام مى‏یابد، ولى زخمى که زبان بر دل مى‏زند التیام‏پذیر نیست! و: دوستان خدا کسانى نیستند که تنها به هنگام روى‏آوردن نعمت به یاد او باشند، دوستان واقعى کسانى هستند که در" سراء" و" ضراء" در بلا و نعمت، در بیمارى و عافیت، و در فقر و غنا به یاد او باشند، و دگرگونیهاى زندگى مادى ایمان و افکار آنها را دگرگون نسازد.

امیر مؤمنان على ع در آن خطبه غرا و پرشورى که در اوصاف پرهیزگاران براى دوست باصفایش" همام" بیان کرد، و بیش از یکصد صفت براى متقین برشمرد، یکى از اوصاف مهمشان را این مى‏شمرد: نزلت انفسهم منهم فى البلاء کالتى نزلت فى الرخاء: " روح آنها به هنگام بلا همانند حالت آسایش و آرامش است" (و تحولات زندگى آنها را دگرگون نمى‏سازد).

ز: این ماجرا بار دیگر این حقیقت را تاکید مى‏کند نه از دست رفتن امکانات مادى و روى آوردن مصائب و مشکلات و فقر دلیل بر بى‏لطفى خداوند نسبت به انسان است، و نه داشتن امکانات مادى دلیل بر دورى از ساحت قرب پروردگار، بلکه انسان مى‏تواند با داشتن همه این امکانات بنده خاص او باشد، مشروط بر اینکه اسیر مال و مقام و فرزند نگردد، و با از دست‏دادن آن زمام صبر از دست ندهد.

تفسیر نمونه ؛ ج‏19 ؛ ص300تا 303 

RTL






تاریخ : سه شنبه 92/9/19 | 1:21 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.