سفارش تبلیغ
صبا ویژن



روزی امام حسین علیه السلام

در گوشه ای از مسجد پیامبر صلی اللّه علیه و آله نشسته بود.
 مردی عرب نزد او آمد و گفت :
یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان ادای آن را ندارم .


... امام حسین علیه السلام فرمود:
 ای برادر عرب من سه سوال می کنم

اگر یکی از آنها راجواب دادی یک سوم بدهی تو را می پردازم
 و اگر دو مساءله را پاسخ دادی دوثلث آن را ادا می کنم
و اگر هر سه سوال را جواب دادی تمام بدهی تو را می پردازم .
مرد عرب گفت :
یابن رسول اللّه آیا مانند شما از مانند من

(که عربی جاهل و بی سواد هستم) سوال می کند؟
 شما که اهل علم و شرف و بزرگی هستید؟


 امام حسین علیه السلام فرمود:
 بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:
(المعروف بقدر المعروفة )
به اندازه معرفت احسان شود.
مرد عرب گفت :
هر چه می خواهید سوال کنید
اگر دانستم جواب می دهم و اگر ندانستم از شما می آموزم .
 و لاقوة الاباللّه

امام علیه السلام پرسید:
 ای الاعمال افضل

کدام اعمال بهترند؟
جواب داد الایمان باللّه

ایمان به خدا


 حضرت پرسید:

فما النجاة من المهلکة

راه نجات از مهلکه کدام است ؟
 پاسخ داد:
 الثقة باللّه

اعتماد و توکل بر خداوند.


امام علیه السلام سوال کرد:
فمایزین الرجل

چه چیزی به مرد زینت می بخشد؟
مرد عرب جواب داد:
علم معه حلم

توکل توام با بردباری


حضرت فرمود:
 اگر علم وحلم نداشت چه چیزی او را زینت می دهد؟
مرد عرب:
  فقر معه مروة

مال همراه بامروت


 امام علیه السلام :
 اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟
مرد عرب:
صاعقة تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک
صاعقه ای از آسمان پائین آید

واو را آتش زند که مستحق چنین عذابی است


 امام علیه السلام خندید

و کیسه ای را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد
و انگشتری را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید

و فرمود:
طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگی نما.


 مرد عرب آنها را برداشت
و گفت:

اللّه اعلم حیث یجعل رسالته
یعنی :

خداوند بهتر می داند

که رسالتش را در کجا قرار دهد.

قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
به نقل از:http://www.andisheqom.com






تاریخ : چهارشنبه 93/7/30 | 10:56 صبح | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.