سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                                    

زاذان‏  گوید: با قنبر به نزد على (ع) رفتیم. قنبر گفت: یا امیر المؤمنین برخیز که براى شما گنجینه‏ اى نهفته‏ ام. على (ع) گفت: چه گنجینه ‏اى؟ گفت: با من بیایید. على (ع) برخاست و با او به خانه رفت. دو جوال پر از جامهاى زر و سیم بود. گفت: یا امیر المؤمنین شما را عادت بر این است که هر چه هست به میان مردم تقسیم مى‏ کنید و من اینها را براى شما اندوخته‏ ام. على (ع) گفت: اگر آتشى فراوان به خانه من مى‏ افکندى خوشتر از این مى‏ داشتم. پس شمشیر خود بر کشید و بر آن جوالها زد. جامها به اطراف پراکنده شد در حالى که از هر یک نیمى یا ثلثى بریده شده بود. پس فرمان داد که آنها را تقسیم کنند و تقسیم کردند و على این شعر را خواندن گرفت:

هذا جناى و خیاره فیه‏ *** اذ کل جان یده الى فیه

اى سیم سپید، دیگرى جز مرا بفریب و اى طلاى زرد دیگرى جز مرا بفریب.

الغارات / ترجمه آیتى  ص34 






تاریخ : جمعه 92/9/29 | 8:47 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.