6- حاکمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه
شیرین ترین اوقات زندگی ، لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می کند و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز می دارد.
زندگانی علی (ع) و زهرا (س) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین.
علی (ع) می گوید:
((دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوه ها برطرف می شد.))
و فاطمه (س) خطاب به همسرش می گوید:
علی جان ! جانم فدای تو ! جان و روح من سپر بلای جان تو ! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیکی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.
و چه نیکو کلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی (ع) شد.
7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط
اگر چه خانه علی و زهرا، کانون ساده زیستی، زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست، اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند !و لیکن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود.
چرا که علی (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد،اما از آنجا که علی و زهار در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متکاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است.
مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران مؤید مطالب فوق است :
- در شب عروسی شان، اگر چه زنان دف می زنند و سرودهای شاد می خوانند، اما فضای مجلس خالی از تکبیر و سرودهای معنوی هم نیست.
- در صحنه ای دیگر زهرا (س) را مشاهده می کنیم که در حضور علی (ع) با فرزندش حسین مشغول بازی کردن است و به او می فرماید :
انت شبیها بأبی لست شبیها بعلی
تو به پدر من پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهتی نداری
و این موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) می شود.
- در جای دیگری علی (ع) و زهرا (س) را مشاهده می کنیم که به اتفاق به صحرا رفته اند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخره ای شنیدنی، تفریحی شیرین و دلپسند دارند.
علی (ع) می فرماید: ای فاطمه ! رسول خدا ، مرا بیشتر از تو دوست می دارد.
و حضرت زهرا (س) پاسخ می گوید: از سخن تو تعجب می کنم ! آیا می شود پیامبر اکرم (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشند، در حالیکه من میوه دل او و عضوی از پیکرش و شاخه ای از شاخسارش می باشم و غیر از من فرزندی ندارد.
پس از آن به نزد پیامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پیامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه (س) پیش دستی کرده و عرض کرد:
ای رسول خدا ! کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوب تریم، من یا علی؟ رسول خدا (ص) فرمود:
تو به من محبوب تری و علی از تو برای من عزیزتر است !
و پس از آن باز هم علی (ع) است و زهرا (س) و مفاخره ای شیرین و شنیدنی :
علی (ع) : آیا من به تو نگفتم که فرزند فاطمه باتقوایم؟
زهرا (س) : من نیز دختر خدیجه کبرایم
علی (ع) : من فخر کائناتم
زهرا (س) : من دختر کسی هستم که نزد خدا آنچنان گرامی شد که گویی به فاصله دو کمان یا نزدیکتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.
علی (ع) : خدمتگزارم جبرئیل است.
زهرا (س) : خطبه ام را در آسمان، راحیل خوانده است و خدمتگرارانم گروههای فرشتگان یکی پس از دیگری هستند.
علی (ع) : من در جایگاهی رفیع و بلند زاده شدم.
زهرا (س) : من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری تو در آمدم...
علی (ع) : شیعیان من از دانشم می نگارند.
زهرا (س) : ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز می شود.
علی (ع) : من کسی هستم که خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علی.
زهرا (س) : من نیز چنین ام، او فاطر است و من فاطمه.
و زندگی کوتاه علی (ع) و زهرا (س) پر است از این قطعات تاریخی و صحنه های زیبا و شنیدنی که نشانگر با نشاط و زیبا بودن زندگی ایشان است علیرغم تمام مشکلات و گرفتاریهای آنان.
به نقل از سایت امام علی(ع)(http://www.emamali.net)
بازدید امروز: 102
بازدید دیروز: 145
کل بازدیدها: 791662