سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بنده خدایی بود خیلی دلش می خواست مولاش امام زمان رو قبل از اینکه از دنیا بره زیارت بکنه .در به در اقا بود مثل بعضی بی خیال نبود .با معرفت تر از اینا بود .میگه نیت کردم هر شب یه مشک اب رو دوشم بندازم برم جمکران وعاشقان ومحبان امام زمان (ع) راسیراب بکنم

همون مسجدی که اگر کسی 2رکعت نماز بخونه مثل اینه که داخل خانه خدا نماز خونده .

این کار هر شبم بود تا اینکه در یکی از شبهاخسته شده بودم  داشتم بر می گشتم سید بزرگواری رو دیدم که وارد مسجد شد. 

می گه رفتم نزدیک وآب تعارف کردم عرض کردم اقا آب میل دارید

تشکری کردندیه لیوان اب دادم به دست سید بزرگوار یه نگاه به این لیوان کردو فرمود :     

اگر شیعیان ما به اندازه یک لیوان اب تشنه ما بودند ما ظهور می کردیم

انگار اراده الهی بود که من نفهمم چی می گه این طرفتر که اومدم . 

گفتم یعنی چی که تشنه من بودند؟ ایشون کی بودند ؟ زدم توسرم که ای وای اقام امام زمان بود ونفهمیدم.

برگشتم دیدم خبری ازش نیست .اینگار می خواست بواسطه من این حرف رو به شیعیان برسونه .

رفقا چند بار خودمونو توبیخ کردیم که چرا اقا امام زمان در غربته .

به نقل از نرم افزار امیر بیان

 






تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 9:48 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.