پيام
+
[تلگرام]
" اي فروزان گوهر پاک بقيع گل پرپر شده در خاک بقيع
کربلا ديده اي و کوفه و شام اي شهيد از اثر زهر هشام
خدا هشام بن عبد الملک را لعنت کند، دستور داد زين اسب امام را زهر آلود کنند. شخصي که مأمور بود، زهر را به زين اسب ماليد و اسب را به حضور امام باقر آورد و اصرار کرد که آن حضرت سوار شود. امام باقر به ناچار سوار شد، زهر در بدن او اثر کرد به گونه اي که ران هايش متورم شد و سه روز در بستر بيماري افتاد و سر انجام به شهادت رسيد.(1)
از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار دين شد تهي ز مخزن اسرار کردگار
از ضعف بر جبين منيرش عرق نشست ارکان پنجمين امامت، ز هم شکست
گاهي زبان به ذکر حق و گه شدي به هوش از دل کشيد، آه شرر بار و شد خموش
خدايا، در اين عالم با فرزندان زهرا چه کردند؟! آقا هم خودش غريب است و هم قبرش غريب است.
ان شاءالله بقيع براي غربت امام باقر عليه السلام اشک بريزيم. آقا جان، امام باقر! اگر شما را به وسيله ي زهر مسموم کردند و شما را مظلومانه به شهادت رساندند امام بعد از شهادت کسي با بدن شما کاري نداشت. امّا لا يوم کيومک يا اباعبدالله. دل ها بسوزد براي جد غريبتان حسين که بعد از شهادت، اسب ها را نعل تازه زدند و بر بدن عزيزش تاختند.
پي نوشت:
1- سوگنامه آل محمد، ص449و448.
منبع: روضه هاي استاد رفيعي، ص58."
#روضه
https://t.me/m313serat
عارفانه هاي يک دوست
96/6/7