سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک روز علماء نجف دور هم جمع شده بودند
و می‌گفتند این همه عالم و وارستگان 313 نفر نمی‌شوند که امام زمان بیاید.
با تفحص و رأی‌زنی 10 نفر را و از بین این 10 نفر یک نفر را انتخاب کردند
 و گفتند تو از همه ما بهتری،
 40 شب جمعه به مسجد سهله برو و متوسل به آقا بشو و بگو هنوز 313 نفر مهیا نشدند که شما ظهور کنید؟
 او هم 40 شب جمعه یا 4‌شنبه متوسل به آقا شد.
 شب آخر ناامید از اینکه به محضر حضرت شرفیاب نشد، نزدیک سحر خوابش بُرد.
 در عالم خواب دید که شب دامادی او است و می‌خواهد وارد حجله شود.
 همینکه داخل اتاق عروس شد دید در می‌زنند، گفت کیست؟
 گفتند آقا امام زمان (عج) فرمودند به محضرش شرفیاب شوید.
 مرد گفت به آقا بفرمایید امشب شب دامادی من است کمی صبر کنند.
 دفعه دوم در زدند.
 گفت به آقا بگویید مگر متوجه نیستند شب دامادی یعنی چه؟
 زن گرفتیم! دفعه سوّم در را محکم‌تر زدند
 بی‌ادبی کرد و گفت به آقا بگویید عجب دست‌پاچه‌اند،
 کارم تمام شود می‌آییم دیگر.
از خواب بلند شد دو دستی به سرش زد.

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت






تاریخ : جمعه 93/6/7 | 3:12 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.