سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

«ولادت»
سیّد عبدالهادی شیرازی در سال 1305 هـ. ق. در شهر سامرای عراق دیده به جهان گشود. او در خاندانی مشهور به علم و فقاهت به دنیا آمد. پدر بزرگوارش آیة‌الله سید اسماعیل شیرازی بود.
آیة‌الله سید اسماعیل شیرازی پسر عمو و شاگرد خاص آیة‌الله میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ)[1]و یارو مشاور خاص میرزا بود. مدارج کمال و مکارم علمی و اخلاقی او بر همه آشکار بود و. در جمع شاگردان میرزای بزرگ چنان درخشید که شایستگی جانشینی پس از وی را داشت. اما پیک مرگ مهلتش نداد و در زمان حیات میرزای شیرازی به سال 1305 هـ. ق. رحلت نمود. و سید عبدالهادی را که نوزاد بود تنها گذاشت.[2]
میرزای بزرگ شیرازی خود سرپرستی این نوزاد یتیم را به عهده گرفت و هفت سال در حق او پدری کرد اما به سال 1312 هـ. ق. میرزای بزرگ هم رحلت کرد و بار دیگر سید عبدالهادی پدری بزرگوار را از دست داد. بعد از آن، عالم بزرگوار سید میرزای علی‌آقا، فرزند میرازی شیرازی سرپرستی آقا سید عبدالهادی را به عهده گرفت. او سید عبدالهادی را بسیار دوست می‌داشت و به او بیش از فرزندان خویش، احسان و محبت می‌نمود.[3]
 
«حیات علمی»
آقا سید عبدالهادی، در شهر سامرا تحصیلات مقدماتی خویش را در محضر برخی از فضلای این حوزه آغاز کرد. پس از آن، سطح و فقه و اصول را در محضر میرزا علی‌آقا (فرزند میرزای شیرازی) و میرزا محمد تقی شیرازی به پایان برد.
در سال 1326 هـ. ق. رهسپار نجف اشرف شد و از محضر اساتید برجسته‌ای کسب فیض کرد.
فقه و اصول را در محضر بزرگانی چون شیخ محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایة) و شیخ الشریعة اصفهانی تحصیل کرد. فلسفه و حکمت را در خدمت حکیم الهی محمد باقر اصتهباناتی شیرازی (شهید انقلاب مشروطیت) بود. و اخلاق را در محضر شیخ آقارضا تبریزی بود.
بزرگانی همچون شیخ الشریعة اصفهانی، سید مهدی آل حیدر کاظمی، سید علی‌آقا شیرازی و مولا علی یزدی نجفی به آقا سید عبدالهادی، اجازه نقل روایت دادند.
در سال 1330 هـ. ق. از نجف اشرف به زادگاه خویش سامرا بازگشت و ملازم درس آیة‌الله سید علی‌آقا شد تا زمانیکه آیة‌الله میرزا محمد تقی شیرازی، رهبر انقلاب عراق، در رابطه با انقلاب ضد انگلیسی مردم عراق به کربلا مهاجرت نمود آقا سید عبدالهادی نیز برای انجام مسؤولیت اسامی و اجتماعی خویش با وی همراه شد و عازم کربلا گشت.
در سال 1337 هـ. ق آقا سید عبدالهادی از کربلا دوباره به نجف اشرف رفت. در نجف ملازم درس آیة‌الله شیخ الشریعة شد تا اینکه استاد در سال 1339 هـ. ق را دفاعی را وداع گفت. پس از رحلت استاد خود آقا سید عبدالهادی که شایستگی جانشینی استاد را داشت تدریس طلاب حوزه نجف را به عهده گرفت. و بیش از سی سال از عمر خویش را مشغول تدریس بود.[4]
شیخ محمد حرزالدین صاحب «معارف الرجال» می‌نویسد: فضلای معتمد حاضر درسهای او برای ما تعریف کرده‌اند که: وی محقق و عالم بزرگی بوده است. در مسائل و مباحث فقهی دارای قدرت تحریر است و همه جانبه بحث می‌کند. از ویژگیهای او این است که برای حاضران کلاسش فضای باز بوجود آورده و مجال انتقاد داده است و به اشکالات با نرمی و آرامی پاسخ می‌دهد. و دارای رایی صائب و قوی است.[5]
آیة‌الله سیّد عبدالهادی شیرازی، در زمان خود، از استوانه‌های استوار فقه بود و بزرگان و علما نسبت به دانش سرشار و فضل بسیار وی اعتراف داشتند و اهل فضل و دانش او را با درس‌ها و بحث‌های عالمانه و پربارش می‌شناختند. او از پیشگامان علم و تحقیق عصر خویش بود و در علوم مختلفی همچون لغت و علوم عربی، منطق، تاریخ، حکمت، تفسیر، رجال، حدیث، فقه و اصول صاحب نظر بود.
همچنین ایشان ادیب و شاعر هم بود و اشعار زیبایی به دو زبان فارسی و عربی سروده است.[6]
 
«ویژگیهای اخلاقی»
ویژگی ممتازی که آیة‌الله سیّد عبدالهادی شیرازی بدان آراستگی داشت و بدین سبب در جایگاه رفیعی قرار گرفت. خدا ترسی و پاکی روح و تقوای ایشان بود. او انسانی متواضع و با اخلاص بود که از ریا و تکبر دوری می‌کرد و به زر و زیور دنیا بی‌اعتنا بود و جز درد دین دردی نداشت و اینگونه توانسته بود علم و عمل را با هم جمع نماید و به سعادت ابدی برسد.
این همه فضائل علمی و اخلاقی سبب شد تا او در نظر مردم بسیار گرامی و مورد احترام باشد و دل‌های مردم مشتاقانه به سوی او روی آورد.[7]
علامه جعفری (ره) درباره ویژگیهای اخلاقی استاد خویش می‌گوید: یکی از عالی‌ترین ایام زندگتنی من همین مدت هفت سال است که خدمت ایشان بودم. مرحوم آقا سید عبدالهادی، مرد علم و عمل و براستی تجسمی از معرفت و تقوا بود.[8]
و «... بارها دیدم که ایشان موقع نماز خواندن می‌لرزید»[9] همچنین آیة‌الله فیاض یکی دیگر از شاگردان ایشان می‌گوید: آیة‌الله سیّد عبدالهادی شیرازی... مردی بسیار متین بزرگوار، سنگین و رعایت کننده آداب بود. از جهت اخلاقی ممتاز بود. مواظب بود که در محضر و مجلسش حرف لغو، غیبت و کلام نابجا گفته نشود والا ناراحت می‌شد. با وقار بود... هر کس که خدمت ایشان می‌نشست هم کسب علم می‌کرد و هم کسب اخلاق. در تقوی کامل بود.[10]
زهد و پارسایی او بهئ گونه ای بود که با آنکه در مقام زعامت و مرجعیت بود تا اواخر عمر در منزل استیجاری زندگی می‌کرد تا اینکه عده‌ای از مؤمنین، سه، چهار سال قبل از وفاتش خانه‌ای برای او خریدند.[11]
 
«مرجعیت»
مقام بلند علمی و تدوین و ورع ایشان باعث شد که بعد از رحلت آقا سیدابوالحسن اصفهانی و آقاسید حسین قمی، خواص بر زعامت عام? ایشان متفق شوند. اما او از این مقام اعراض می‌کرد و نمی‌پذیرفت. تا اینکه عده از مردم عراق و ایران در تقلید به ایشان رجوع کردند و از ایشان رسال? عملیه خواستند رساله ایشان چاپ گردید و بارها تجدید چاپ شد. هنگامیکه آیت‌الله بروجردی (ره) رحلت کردند دامنه زعامت ایشان بسیار گسترده‌تر شد. اما این گسترش دامنه مرجعیت او را بسیار غمناک کرده بود و ترس از لغزشگاهها در این مقام او را بارها گریان کرده بود.[12]
 
«فتوای ضد کمونیسم»
محمد حسین حرزالدین در پاورقی کتاب معارف الرجال درباره فتوای آیة‌الله سید عبدالهادی شیرازی آورده است: وی از مراجع تقلید و علمای مجاهدی بود که مخالف حکومت و سلطه جائران? حزب کمونیست عراق بود.
در آن زمان (سال 1378ق) سران و حاکمان عراق مردم بی‌گناه را می‌کشتند و به قدری نسبت به مردم عراق ستم و جنایت می‌کردند که نه هلاکوخان مغول در بغداد، این اندازه مرتکب جنایت شده بود و نه یهود در دیریاسین. حاکم ستم پیشه عراق در آن زمان، عبدالکریم قاسم حتی دست به تحریف قرآن می‌زد و آیات را کم و زیاد می‌کرد. این بود که آیة‌الله سید محسن حکیم و آیة‌الله سید عبدالهادی شیرازی فتوا به کفر حزب کمونیست عراق دادند.
فتوای آیة‌الله شیرازی، در تاریخ هشتم شوال 1379 ق. صادر شد. متن فتوا چنین بود: «السُیوعیّة ضلال وإالحاد فلایجوز الإنتماءُ الیها». کمونیسم، گمراهی و بی‌دینی است و جایز نیست کسی بدان منسوب باشد!
 
«برخی از شاگردان»
شماری از بزرگان و فضلا و طلاب نجف، دست پرورده حوزه درس پر برکت ایشان می‌باشند که ما فقط به ذکر اسامی چند تن از مشاهیر آنان اکتفاء می‌کنیم: علامه محمد تقی جعفری (ره)، آیة‌الله محمد رضا مظفر، آیة‌الله شیخ محمود یوسفی غروی، آیة‌الله ابوالحسن شیرازی،[13] محمد سعید عاملی، سید باقر احسایی و شیخ محمد طاهر بن عبدالله.[14]
 
«آثار علمی»
آثار علمی به یادگار مانده از ایشان بیشتر در فقه و اصول بوده که مهمترین آنها عبارتند از:
1- داراسلام (در فروع اسلام)، 2- رساله‌ای در لباس مشکوک، 3- کتاب الصوم، 4- کتاب الزکاة 5- رساله‌ای در نجاسات و مطهرات 6- رساله‌ای در استصحاب، 7- کتاب صواله، 8- کتاب رضاع 9- کتابی در اجتماع امر و نهی، 10- رساله عملیه.[15]
 
«نابینایی»
آیة‌الله شیرازی در سال 1369 هـ. ق. بر اثر بیماری نور هر دو چشم خود را از دست داد. شاگردان ایشان از این پس از درس و بحث ایشان محروم شدند. و چون معالجات در عراق نتیجه‌ای نداشت. قرار شد ایشان را برای معالجه به تهران بیاورند. مردم مسلمان شهرهای مختلف عراق و ایران که در مسیر حرکت ایشان قرار داشتند مشتاقانه به دیدار مرجع خویش می‌شتافتند و به گرمی از او استقبال می‌نمودند. در تهران ایشان را به بیمارستان فیروز آبادی بردند و معروف‌ترین چشم پزشکان به معالجه ایشان پرداختند. امید فراوانی به بهبودی و شفای چشمان ایشان بود اما این أمر واقع نشد. بعد از آن، ایشان به زیارت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) مشرف گردید و همچنین با علما و طلاب حوزه‌های علمیه مشهد و بخصوص قم دیدار داشت و حضرت آیة‌الله بروجردی را هم در قم ملاقات کرد.
 پس از بازگشت به نجف با آنکه از نابینایی رنج می‌برد اما این بیماری به تدریس و زعامت ایشان لطمه‌ای وارد نکرد بلکه مانند سابق به تدریس و حل و فصل مشکلات مشغول شد.
پس از مدتی، برای انجام جراحی چشم بار دیگر ایشان را به ایران آوردند اما از عمل جراحی هم نتیجه‌ای حاصل نشد و دوباره بخ نجف بازگشت.[16]
 
«ارتحال ملکوتی»
سرانجام آیة‌الله سید عبدالهادی شیرازی عصر روز جمعه دهم صفر 1382 ق، در اثر سکته قلبی دعوت حق را لبیک گفت و به رحمت ایزدی پیوست. بعد از غروب خبر وفات این مرجع بزرگ در نجف منتشر گردید و سیل جمعیت روانه کوفه شد. پیکر پاک ایشان را در آب فرات غسل دادند و کفن کردند و شب به مسجد یونس پیامبر بردند. اول صبح جنازه را بر روی دوش ابتدا به مسجد کوفه بردند. لحظه به لحظه بر سیل جمعیت افزون می‌شد و راه از کثرت جمعیت تنگ‌تر می‌شد و شهر تعطیل گردید.
سپس جنازه را برای زیارت به حرم حضرت مسلم بن عقیل (ع) بردند و از آنجا بر روی دست تا نجف اشرف تشییع کردند. تمام علماء و بزرگان نجف در مراسم شرکت کردند و شهر نجف تعطیل شد. آیة‌الله خویی (ره) بر پیکر ایشان نماز گذاردند و جنازه را پس از زیارت حرم حضرت امیر (ع) در جوار بارگاه ملکوتی امیرمؤمنان (ع) و در کنار قبر میرزای شیرازی به خاک سپردند.[17]
مجله مکتب اسلام پس از وفات آیة‌الله شیرازی در شماره هفتم خود نوشت: فوت ناگهانی آیة‌آلله شیرازی... تأسف عمیقی در عموم طبقات مسلمانان و شیعیان بجای گذارد و جامعه تشیع را غرق ماتم و عزا ساخت. در بسیاری از نقاط تعطیل عمومی شد و در تمام شهرستانها مخصوصاً در قم و نجف اشرف مراسم سوگواری و یاد بود آن عالم عالیقدر برپا گردید و میلیونها نفر در این مراسم شرکت کردند و مراتب تجلیل و احترام را نسبت به مقام شامخ آن بزرگ ابراز داشتند.[18] والسلام علی عبادالله الصالحین.



________________________________________
[1] . شریف رازی، شیخ محمد؛ گنجینه دانشمندان تهران، اسلامیه، 1352، ج 5، ص 432.
[2] . الطهرانی، آقا بزرگ؛ نقباء البشر فی قرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضی، 1404 ق، 2، ج اول، ص 156و157.
[3] . همان، قسم الثالث من الجزء الاول، 1251.
[4] . همان، ص 1251و1252.
[5] . حرزالدین، شیخ محمد؛ معارف الرجال/ قم، کتابخانه آیة‌الله نجفی مرعشی، 1405 ق، ج 2، 79.
[6] . الطهرانی، آقا بزرگ؛ نقباء البشر فی قرن الرابع عشر/ مشهد، دارالمرتضی، 1404 ق، قسم الثالث من الجزء الاول، 1251و1252.
[7] . الطهرانی، آقا بزرگ؛ نقباء البشر فی قرن الرابع عشر/ مشهد، دارالمرتضی، 1404 ق، قسم الثالث من الجزء الاول، 1253.
[8] . مجله حوزه، ش 19، مصاحبه جمله با علامه جعفری، ص 20.
[9] . نصری، عبدالله؛ آفاق مرزبانی (گفتگو با علامه جعفری) سروش، 1377، اول، 31.
[10] . مجله حوزه، ش 18، مصاحبه با آیة‌الله فیاض، ص 29.
[11] . مرکز تحقیق مدرسه ولی عصر (عج)؛ آموزگار جاوید/ مرصاد، 1377، اول، 454.
[12] . الطهرانی، آقا بزرگ؛ نقباء البشر فی قرن الرابع عشر/ مشهد، دارالمرتضی، 1404 ق، قسم الثالث من الجزء الاول، 1253و1254.
[13] . جمعی از پژوهشگران پژوهشکده باقرالعلوم (ع): گلشن ابرار/ قم، معروف، 84، اول، 4، 441و442.
[14] . حرزالدین، شیخ محمد؛ معارف الرجال/ قم، کتابخانه آیة‌الله نجفی مرعشی، 1405 ق، ج 2، 81.
[15] . الطهرانی، آقا بزرگ؛ نقباء البشر فی قرن الرابع عشر/ مشهد، دارالمرتضی، 1404 ق، قسم الثالث من الجزء الاول، 1255.
[16] . همان، 1253و1254.
[17] . همان، ص 1254. و مرکز تحقیق مدرسه ولی عصر (عج) ؛ آموزگار جاوید مرصاد، 1377، اول، 455 تا 457.
[18] . مجله مکتب اسلام، ش 7 (مرداد 1341)، ص 31و32.
http://www.pajoohe.com
 عنوان  :  سیّد عبدالهادی شیرازی
تاریخ  :  1387/11/19
کلمات کلیدی  :  عبد الهادی شیرازی، ولادت، وفات، آثار
نوع مقاله : پژوهشی
موضوع مقاله : تاریخ اسلام
نویسنده :  حسین خلیلیان
 






تاریخ : جمعه 93/3/30 | 7:10 عصر | نویسنده : محمد یونسی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.